ثبت بیوگرافی در گوگل
ثبت بیوگرافی در ویکی پدیا
تبلیغات

در این مطلب جدید در سال 1403 و سال 2024 ، امام زمان در عرفه و مکان امام زمان و نحوه برقراری ارتباط با حضرت ولی عصر در روز عرفه و برقراری ارتباط با امام زمان در روز عرفه و داستان جالب و خواندنی از دیدار با امام زمان در عرفه را در نم نمک مشاهده نمایید.

مکان امام زمان و نحوه برقراری ارتباط با او در روز عرفه

امام زمان (عج) در مراسم حج هر سال شرکت می نمایند ، بنابراین می توان گفت که ایشان حتما در این روز مبارک در صحرای عرفات حضور دارند. چرا که یکی از مهمترین اعمال واجب در روز عرفه ، حضور در عرفات است و همه افرادی که ناسک حج را انجام می دهند در ان روز باید در عرفات توقف داشته باشند. روایات بسیاری وجود دارد که حضرت مهدی(عج) در دوران غیبت کبری در میان مردم حضور دارند اما کسی ایشان را نمی شناسد.مکان امام زمان و برقراری ارتباط با او در روز عرفهمکان امام زمان و برقراری ارتباط با او در روز عرفه

امام صادق (ع) می فرمایند:یکی از مکان ها و زمان هایی که ایشان حضور می یابند ، در صحرای عرفات در موسم حج است.

در روایتی امام صادق (ع) همچنین فرموده اندکه :یفقد الناس إمامهم؛ یشهد الموسم فیراهم ولایرونه؛ زمانی فرا می رسد که مردم امام خود را نبینند ، او در روزهای حج مردم را می بیند ولی مردم او را نمی شناسند. بنابراین همه از عنایت ایشان بهره مند می شوند اما برخی از موحدان به طور مستقیم با ایشان در ارتباط هستند.

امام زمان در روز عرفه

ماجرایی خواندنی از دیدار با امام زمان (عج)

از حجت الاسلام قاضی زاهدی گلپایگانی نقل شده است که:من در تهران از جناب حاج محمدعلی فشندی که یکی از فراد خیر در تهران است ، شنیدم که می گفت:من از اول جوانی خود را موظف می دانستم که تا حد ممکن گناه نکنم و آن قدر به حج بروم تا به محضر امام زمان(عج) مشرف شوم ، به همین دلیل هر سال با این آرزو به مکه مشرف می شدم. در یکی از این سال ها که عهده دار پذیرائی جمعی از حجاج هم بودم ، شب هشتم ماه ذی حجه با تمام وسائل به صحرای عرفات رفتم تا بتوانم یک شب قبل از آنکه حُجاج به عرفات می روند ، من برای زواری که با من بودند جای بهتری تهیه کنم.

هنگام عصر در روز هفتم ذالحجه ، زمانی که بارهای خود را بر روی زمین گذاشته و در یکی از چادرهای آماده برای استقرار حجاج مستقر شدم ، متوجه شدم که به غیر از من کسی در عرفات حضور ندارد. آن شب را به عبادت و مناجات با خدای خویش تا صبح مشغول بودم. تا اینکه در نیمه های شب متوجه حضور سید بزرگواری با شال سبز در سر شدم که به در خیمه ام آمد و مرا به اسم صدا زد و گفت:حاج محمد علی سلامٌ علیکم! من جواب دادم و از جا برخاستم.

پس از ورود ایشان به خیمه ، جمعی از جوان ها مانند خدمتگزار به محضرشان ‍ رسیدند ، در ابتدا کمی ترسیدم اما پس از اینکه با آن آقا صحبت کردم ، محبت عجیبی از او در دلم جاری شد که اعتماد مرا جلب کرد.جوان ها بیرون خیمه ایستاده بودند ولی آن سید داخل خیمه شده بود. او به من رو کرد و فرمود:حاج محمدعلی خوشا به حالت ، خوشا به حالت. گفتم:چرا؟ فرمود:شبی در بیابان عرفات حضور داری که جدم حضرت سید الشهداء اباعبدالله الحسین(ع) هم در اینجا اسکان گزیده بود. گفتم در این شب چه باید بکنیم؟

فرمود:دو رکعت نماز می خوانیم ، پس از حمد یازده قل هوالله بخوان. بنابراین برخواسته و با او نماز به جای آوردم. پس از نماز آن آقا یک دعائی خواند ، که من از نظر مضامین مانندش را نشنیده بودم ، حال خوشی داشت ، اشک از دیدگانش جاری بود ، سعی کردم که آن دعاء را حفظ کنم ، آقا فرمود:این دعاء مخصوص امام معصوم است و تو هم آن را فراموش خواهی کرد.

امام زمان روز عرفه کجاست؟

سپس به آن آقا گفتم ببینید من توحیدم خوب است؟ فرمود:بگو من هم به آیات آفاقیه و انفسیه به وجود خدا استدلال کردم و گفتم:معتقدم که با این دلایل خدایی هست ، فرمود:برای تو همین مقدار از خداشناسی کافی است.

سپس ‍ اعتقادم را به مسئله ولایت برای آن آقا عرض کردم ، فرمود:اعتقاد خوبی داری. بعد از آن سوال کردم که به نظر شما الان امام زمان(عج) کجاست؟ حضرت فرمود:الان امام زمان در خیمه است.

سوال کردم روز عرفه که می گویند حضرت ولی عصر (عج) در عرفات است در کجای عرفات هستند ، فرمود حدود جبل الرحمه.

گفتم:اگر کسی آنجا برود آن حضرت را می بیند؟ فرمود:بله او را می بیند ، ولی نمی شناسد.

گفتم:آیا فردا شب که شب عرفه است حضرت ولی عصر (عج) به خیمه های حجاج تشریف می آورند و به آنها توجهی دارند؟

فرمود:به خیمه شما می آید ، زیرا شما فردا شب به عمویم ابوالفضل(ع) متوسل می شوید.

امام زمان در دعای عرفه

در این هنگام آقا به من گفت:حاج محمدعلی چای داری؟ ناگهان متذکر شدم که من همه چیز آورده ام ولی چای نیاورده ام. عرض کردم آقا اتفاقا چای نیاورده ام و چقدر خوب شد که شما تذکر دادید زیرا فردا می روم و برای مسافرین چای تهیه می کنم.

آقا فرمودند:حالا چای با من و از خیمه بیرون رفتند و مقداری که به ظاهر چای بود ولی پس از دم کردن ، به اندازه ای شیرین و معطر بود که یقین کردم از چایی های دنیا نیست. سپس فرمودند غذایی داری بخوریم؟ گفتم:بلی ، نان و پنیر هست. فرمودند من پنیر نمی خورم. گفتم:ماست هم هست. فرمود:بیاور ، من مقداری نان و ماست خدمتش گذاشتم و ایشان میل فرمودند.

پس از غذا آقا فرمودند:حاج محمدعلی به تو صد ریال سعودی می دهم تو برای پدر من یک عمره بجا بیاور. عرض کردم چشم اسم پدر شما چیست؟ فرمود اسم پدرم سید حسن است. گفتم:اسم خودتان چیست؟ فرمود:سید مهدی.

پس از دریافت پول عزم رفتن کردند ، که من با آغوش باز ایشان را بغل کردم و هنگامی که خواستم صورتش را ببوسم دیدم خال سیاه بسیار زیبائی روی گونه راستش قرار گرفته لب هایم را روی آن خال گذاشتم و صورتش را بوسیدم.

پس از اینکه ایشان رفتند در بیابان عرفات هرچه به اطراف نگاه کردم کسی را ندیدم ، یک مرتبه متوجه شدم که آن آقا ، امام زمان(عج) بودند زیرا هم نام مرا می دانستند و نام ایشان مهدی پسر امام حسن عسکری بود!

در جای خود نشسته و های های گریستم. شرطه ها به خیال اینکه مرا خواب فرار گرفته و سارقین وسایل را دزدیده اند در اطراف من جمع شدند. اما من گفتم که مشغول عبادت هستم و گریه ام شدت گرفت. فردای آن روز پس از آمدن کاروان حجاج ، من موضوع را به روحانی کاروان گفتم و او نیز به دیگران توضویح داد و شور و هیجانی در میان حجاج برپا شد.

هنگام غروب نماز مغرب و عشا را خواندیم ، اما من نگفته بودم که آقا فرموده اند:«فردا شب من به خیمه شما می آیم؛ زیرا شما به عمویم حضرت عباس(علیه السلام) متوسل می شوید». روحانی کاروان بدون باخبر بودن از موضوع شروع به خواندن روضه حضرت ابوالفضل(علیه السلام) کرد و اهل کاروان حال خوبی پیدا کرده بودند ، اما من مدام در انتظار قدوم مبارک حضرت بقیة الله بودم.

بالاخره قبل از اتمام روضه کاسه صبرم لبریز شد و از میان مجلس برخاست و به بیرون از خیمه رفتم. ناگهان دیدم حضرت ولی عصر(عج) بیرون خیمه ایستاده اند و به روضه گوش می دهند و گریه می کنند ، خواستم با داد و بیدا اهل کاروان را باخبر کنم اما ایشان با دست اشاره کردند که چیزی نگو و من دیگر سخنی نگفتم. من در یک طرف خیمه و ایشان در طرف دیگر در خیمه ایستاده و بر مصائب حضرت ابوالفضل(علیه السلام) گریه می کردیم . من توانایی نداشتم حتی قدمی به سمت ایشان بروم ، هنگامی که روضه تمام شد ، آن حضرت تشریف بردند. (آثار و برکات حضرت امام حسین(ع) ، ص23، قضیه5)

مناجات امام زمان در روز عرفه

برقراری ارتباط با امام زمان(عج) در روز عرفه

حضرت ولی عصر(عج) واسطه فیض الهی و حجت خدا روی زمین هستند و معرفت نسبت به ایشان موجب نجات انسان از ضلالت و گمراهیمی شود ، همچنین باعث معرفت نسبت به خداوند و پیامبر(ص) می شود. بنابراین اگر بتوان در روز عرفه با پاک کردن خود با ایشان ارتباط برقرار کرد ، می توان به هر فیضی در جهان هستی دست یافت و هر گره ای را در زندگی با تجلی نور حضرت ولی عصر(عج) باز نمود.

در روایات بسیاری دعا برای فرج امام زمان(عج) از بهترین اعمال در عمر انسان و به ویژه در روز عرفه یاد شده است. در روایتی داریم:أَکثِرُوا الدُعَاءَ بِتَعجِیلِ الفَرَجِ فَإِنَ ذَلِکَ فَرَجُکُم؛ در تعجیل فرج زیاد دعا کنید که تعجیل فرج ، گشایش کار خود شما است.( الشیخ الصدوق ، کمال الدین ، باب 45، حدیث چهارم)

یعنی ظهور امام زمان(عج) گره های روحی ، مادی ، اجتماعی و ... انسان را برطرف خواهد کرد و اصلاح امور به طور کامل با فرج محقق می شود.

بیوگرافی

پیج اینستاگرام نم نمک

این مطلب مفید بود؟
(0 رای)
0%

نظر دادن