نوشیدن و غذا خوردن با دست چپ چه حکمی دارد؟
فلسفه همه احکام و جزئیات آنها به طور تفصیلی روشن نیست و آگاهی از آن دانشی فراتر از تنگناهای معارف عادی بشری می طلبد. ولی به طور اجمال ، روشن است که همه احکام الهی تابع مصالح و مفاسد واقعی در متعلق آنها است. بنابراین در صورتی که فلسفه حکمی را به طور خاص ندانیم ، بنابر قاعده کلی فوق(احکام الهی تابع مصالح و مفاسد واقعی است) باید از آن پیروی کنیم؛ زیرا در آن یقین به وجود مصلحتی هست ، هر چند آن مصلحت بر ما ناشناخته باشد.[1]
از سنن اسلامی ، توصیه به انجام بیشتر فعالیت ها - مانند خوردن و آشامیدن - با دست راست است که شاید نمادی از اصحاب الیمین باشد؛[2] همان طور که امام علی(ع) در بخشی از صفات پیامبر اکرم(ص) می فرماید : «... دست راست را برای خوردن ، آشامیدن ، دادن و گرفتن به کار می برد. جز با دست راست چیزی را دریافت نمی کرد و جز با دست راست عطا نمی کرد و دست چپش برای دیگر کارهای بدنش بود. در همه کارها [مانند] لباس پوشیدن ، کفش پوشیدن و از مرکب پیاده شدن دوست داشت که با دست یا پای راست آغاز کند....».
در روایات؛ از خوردن و آشامیدن با دست چپ نکوهش شده است :
پیامبر اسلام(ص) : «خوردن با دست چپ ، از نافرهیختگی است».[3] «هر کس با دست چپ بخورد ، شیطان نیز همراه با او می خورد و هر کس با دست چپ بنوشد ، شیطان نیز همراه با او می نوشد».[4]
سَماعة بن مِهران می گوید : از امام صادق(ع) درباره این که کسی با دست چپ بخورد یا بیاشامد ، پرسیدم و آن حضرت فرمود : «مباد کسی با دست چپ بخورد یا بیاشامد و یا با آن چیزی را بردارد».[5]
از این رو فقها نیز خوردن و آشامیدن را در حال اختیار و بدون عذر مکروه دانسته اند.[6]
البته ، طبیعی است افرادی که فاقد دست راست می باشند و یا دست راست آنان توانایی های لازم را ندارد و حتی چپ دست ها - در صورت عسر و حرج - مشمول توصیه های موجود در این روایات نیستند.
[1]. ر.ک : «فلسفه و حکمت احکام فقهی» ، سوال 8593.
[2]. ر.ک : «حقیقی یا اعتباری بودن تأکید بر دست راست» ، سوال 9851.
[3]. کوفی ، محمد بن محمد اشعث ، الجعفریات(الأشعثیات) ، ص 162، تهران ، مکتبة نینوی الحدیثة ، چاپ اول ، بی تا.
[4]. شیبانی ، أبو عبد الله أحمد بن محمد ، مسند احمد بن حنبل ، تحقیق : الأرنووط ، شعیب ، مرشد ، عادل و دیگران ، اشراف : ترکی ، عبد الله بن عبد المحسن ، ج 41، ص 29، بیروت ، موسسة الرسالة ، چاپ اول ، 1421ق.
[5]. برقی ، احمد بن محمد بن خالد ، المحاسن ، ج 2، ص 455 - 456، قم ، دار الکتب الإسلامیة ، چاپ دوم ، 1371ق.
[6]. ابن ادریس حلّی ، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی ، ج 3، ص 135، قم ، دفتر انتشارات اسلامی ، چاپ دوم ، 1410ق؛ شهید ثانی ، زین الدین بن علی ، مسالک الأفهام إلی تنقیح شرائع الإسلام ، ج 12، ص 138 - 140، قم ، موسسة المعارف الإسلامیة ، چاپ اول ، 1413ق؛ بهجت ، محمد تقی ، جامع المسائل ، ج 4، ص 569، قم ، دفتر معظم له ، چاپ دوم ، 1426ق.