داستانی زیبا از امیرالمومنین
روزی عمر بن خطاب به امیرالمومنین (ع) گفت :
ای اباالحسن ، از این تعجب نمی کنم که به تمامی مسائل پاسخ می گویی ، بلکه متعجبم که چگونه بی درنگ و بدون تفکر به آنها پاسخ می دهی؟!
حضرت علی (ع) در پاسخ او دست خود را باز کرده و فرمود : این چند تاست؟ عمر بلافاصله گفت : پنج تا. حضرت فرمود : چرا در نظر دادن عجله کردی؟ عمر گفت : این مساله نیاز به تفکر نداشت.
حضرت لبخندی زد و فرمود : تمام علوم در نظر من ، مانند همین مساله جزیی است در نزد تو!