زیارت جامعه کبیره ، فضیلت و متن و ترجمه آن
زیارت جامعه کبیره که اقیانوسی مواج از معارف الهی و مضامین عالی مشتمل بر معرفی مقام ائمه علیهم السلام است؛ از امام علی النقی علیه السلام به ما رسیده است. زیارت جامعه که به تعبیر علامه مجلسی(ره) از نظر سند و روایت از صحیح ترین و قوی ترین زیارات ائمه علیهم السلام است یادگاری عظیمی است که در حرم هر یک از ائمه معصومین علیهم السلام آن زیارت را می خوانیم.
شیخ صدوق در کتاب من لا یحضره الفقیه و عیون اخبار الرضا از موسی بن عبد الله نخعی روایت کرده که گفت خدمت حضرت هادی علیه السلام عرض کردم : یابن رسول الله ، مرا زیارتی با بلاغت تعلیم فرما که کامل باشد ، تا اینکه هرگاه خواستم یکی از شما را زیارت کنم ، آن را بخوانم.
فرمود : چون به درگاه حرم رسیدی ، بیایست و شهادتین را بگو یعنی :
اَشهَدُاَن لا اِلهَ اِلَا الله وَحدَهُ لا شَریکَ لهُ ، وَ اَشهَدُاَنَ مُحَمَدًا عَبدُهُ وَ رَسُولُهُ
گواهی میدهم که معبودی جز خدا نیست ، یگانه و شریکی ندارد ، و گواهی که محمد بنده و فرستاده اوست.
در این هنگام باید با حالت غسل باشی ، چون داخل حرم شوی ، و قبر را ببینی بایست و سی مرتبه الله اکبر بگو ، سپس اندکی با آرامش و وقار راه برو ، و در این راه رفتن ، گامها را نزدیک یک دیگر گذار ، آنگاه بایست و سی مرتبه الله اکبر بگو ، پس نزدیک قبر مطهر برو و چهل مرتبه الله اکبر بگو ، تا صد تکبیر کامل شود.
و شاید چنان که مجلسی اول فرموده : وجه این صد تکبیر این باشد ، که اکثر طبایع مردم مایل به غلو در حق محبوبان خود هستند ، مبادا از عبارات امثال این زیارت گرفتار غلو و افراط در اعتقاد و سخن شوند ، یا از بزرگی حق تعالی غافل گردند یا غیر این امور.
پس بگو :
اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَهلَ بَیتِ النُبُوَةِ ، وَمَوضِعَ الرِسالَةِ ، وَمُختَلَفَ المَلائِکَةِ ،
سلام بر شما ای خاندان نبوت و جایگاه رسالت و مرکز رفت و آمد فرشتگان
وَمَهبِطَ الوَحیِ ، وَمَعدِنَ الرَحمَةِ ، وَخُزانَ العِلمِ ، وَمُنتَهَی الحِلمِ ، وَاُصُولَ
و جای فرود آمدن وحی (الهی) و معدن رحمت (حق) و گنجینه داران دانش و سرحد نهایی بردباری و اصول و اساس
الکَرَمِ ، وَقادَةَ الاُمَمِ ، وَاَولِیآءَ النِعَمِ ، وَعَناصِرَ الاَبرارِ ، وَدَعآئِمَ الاَخیارِ ،
کرم و بزرگواری و پیشوایان ملتها و در اختیار دارندگان نعمتها و ریشه و اصول نیکان و استوانه های خوبان
وَساسَةَ العِبادِ ، وَاَرکانَ البِلادِ ، وَاَبوابَ الایمانِ ، وَاُمَنآءَ الرَحمنِ ،
و زمامداران بندگان و پایه ها و ستونهای شهرها و بلاد و درهای ایمان و امینهای خدای رحمان
وَسُلالَةَ النَبِیینَ ، وَصَفوَةَ المُرسَلینَ ، وَعِترَةَ خِیَرَةِ رَبِ العالَمینَ ، وَ رَحمَةُ
و نژاد پیمبران و زبده (اولاد) رسولان و عترت انتخاب شدگان پروردگار جهانیان ، و رحمت
اللهِ وَ بَرَکاتُهُ ، اَلسَلامُ عَلی اَئِمَةِ الهُدی ، وَ مَصابیحِ الدُجی ، وَاَعلامِ التُقی ،
خدا و برکاتش (نیز بر آنها باد) سلام بر پیشوایان هدایت و چراغهای تاریکی و نشانه های پرهیزکاری
وَ ذَوِی النُهی ، وَاُولِی الحِجی ، وَ کَهفِ الوَری ، وَوَرَثَةِ الاَنبِیآءِ ، وَالمَثَلِ
و صاحبان خرد و دارندگان عقل و فطانت و پناهگاه مردمان و وارثان پیمبران و نمونه
الاَعلی ، وَالدَعوَةِ الحُسنی ، وَ حُجَجِ اللهِ عَلی اَهلِ الدُنیا وَالاخِرَةِ
اعلای (الهی) و اهل دعوت نیکو (که مردم را به خدا می خوانند) و حجت های خدا بر اهل دنیا و آخرت
وَالاُولی ، وَ رَحمَةُ اللهِ وَ بَرَکاتُهُ ، اَلسَلامُ عَلی مَحآلِ مَعرِفَةِ اللهِ ، وَمَساکِنِ
و این جهان و رحمت خدا و برکاتش (نیز بر ایشان باد) سلام بر جایگاههای شناسایی خدا و مسکنهای
بَرَکَةِ اللهِ ، وَمَعادِنِ حِکمَةِ اللهِ ، وَحَفَظَةِ سِرِاللهِ ، وَحَمَلَةِ کِتابِ اللهِ ، وَاَوصِیآءِ
برکت خدا و کانهای حکمت و فرزانگی خدا و نگهبانان راز خدا و حاملان کتاب خدا و اوصیای
نَبِیِ اللهِ ، وَذُرِیَةِ رَسُولِ اللهِ صَلَی اللهُ عَلَیهِ وَآلِهِ ، وَرَحمَةُ اللهِ وَبَرَکاتُهُ ،
پیامبر خدا و فرزندان رسول خدا صلی الله علیه و آله ، و رحمت خدا و برکاتش (نیز بر ایشان باد)
اَلسَـلامُ عَلَی الدُعاةِ اِلَی اللهِ ، وَالاَدِلاءِ عَلی مَرضاتِ اللهِ ، وَالمُستَقِرینَ
سلام بر خوانندگان بسوی خدا و رهنمایان بسوی موجبات خشنودی خدا و استقرار یافتگان
فی اَمرِ اللهِ ، وَالتآمینَ فی مَحَبَةِ اللهِ ، وَالمُخلِصینَ فـی تَوحیدِ اللهِ ،
در فرمان خدا و کاملان در دوستی و محبت خدا و مخلصان در یگانه پرستی خدا
وَالمُظهِرینَ لاَِمرِ اللهِ وَنَهیِهِ ، وَعِبادِهِ المُکرَمینَ الَذینَ لا یَسبِقُونَهُ بِالقَولِ ،
و آشکار کنندگان امر و نهی خدا و بندگان گرامی خدا آنان که پیشی نگیرند بر خداوند در گفتار
وَهُم بِاَمرِهِ یَعمَلُونَ ، وَرَحمَةُ اللهِ وَبَرَکاتُهُ ، اَلسَلامُ عَلَی الاَئِمَةِ الدُعاةِ ،
و آنان که بدستورش عمل کنند ، و رحمت خدا و برکاتش (بر ایشان باد) سلام بر امامان دعوت کننده (بحق)
وَالقادَةِ الهُداةِ ، وَالسادَةِ الوُلاةِ ، وَالذادَةِ الحُماةِ ، وَاَهلِ الذِکرِ ، وَاُولِی
و پیشوایان راهنما و آقایان سرپرست و دفاع کنندگان و حامیان (از دین خدا) و اهل ذکر و فرمانداران
الاَمرِ ، وَبَقِیَةِ اللهِ ، وَخِیَرَتِهِ وَحِزبِهِ ، وَعَیبَةِ عِلمِهِ ، وَحُجَتِهِ وَصِراطِهِ ،
و نمایندگان خدا و برگزیدگان او و گروه او و گنجینه دانشش و حجت او و راه او
وَنُورِهِ وَبُرهانِهِ ، وَرَحمَةُ اللهِ وَبَرَکاتُهُ ، اَشهَدُ اَن لا اِلـهَ اِلاَ اللهُ وَحدَهُ لا
و نور او و دلیل روشن او ، و رحمت خدا و برکاتش (بر ایشان باد) گواهی دهم که نیست معبودی جز خدای یگانه
شَریکَ لَهُ ، کَما شَهِدَ اللهُ لِنَفسِهِ ، وَشَهِدَت لَهُ مَلائِکَتُهُ وَاُولُوا العِلمِ مِن
که شریک ندارد چنانچه گواهی داده خدا برای خودش و گواهی دادند برای او فرشتگانش و دانشمندان از
خَلقِهِ ، لا اِلـهَ اِلاَ هُوَ العَزِیزُ الحَکیمُ ، وَاَشهَدُ اَنَ مُحَمَدا عَبدُهُ المُنتَجَبُ ،
خلق او معبودی نیست جز او که نیرومند و فرزانه است و گواهی دهم که محمد بنده انتخاب شده اوست
وَرَسُولُهُ المُرتَضی ، اَرسَلَهُ بِالهُدی وَدینِ الحَقِ ، لِیُظهِرَهُ عَلَی الدِینِ کُلِهِ
و رسول پسندیده اوست که فرستاد او را با هدایت و آیین حق تا پیروزش کند بر همه آیین ها
وَلَو کَرِهَ المُشرِکُونَ ، وَاَشهَدُ اَنَکُمُ الاَئِمَةُ الراشِدُونَ الـمَهدِیُونَ ،
و گرچه خوش نداشته باشند مشرکان و گواهی دهم که شمایید پیشوایان راهبر راه یافته
اَلمَعصُومُونَ المُکَرَمُونَ ، اَلمُقَرَبُونَ المُتَقُونَ ، اَلصادِقُونَ المُصطَفَونَ ،
معصوم گرامی مقرب پرهیزکار راستگوی زبده
اَلمُطیعُونَ للهِِ ، اَلقَوامُونَ بِاَمرِهِ ، اَلعامِلُونَ بِاِرادَتِهِ ، اَلفآئِزُونَ بِکَرامَتِهِ ،
فرمانبرداران خدا و قیام کنندگان به فرمانش و انجام دهندگان خواسته اش و آنان که به مقام کرامت او رسیدند ،
اِصطَفاکُم بِعِلمِهِ ، وَارتَضاکُم لِغَیبِهِ ، وَاختارَکُم لِسِرِهِ ، وَاجتَبیکُم بِقُدرَتِهِ ،
برگزیدتان به علم خود وپسندیدتان برای جریانات غیب (وپس پرده) خود وانتخابتان کرد برای راز خود و اختیارتان کرد به قدرتش
وَ اَعَزَکُم بِهُداهُ ، وَ خَصَکُم بِبُرهانِهِ ، وَ انتَجَبَکُم لِنُورِهِ ، وَ اَیَدَکُم بِرُوحِهِ ،
و عزیزتان کرد به راهنمایی خود و مخصوصتان داشت به دلیل روشنش و برگزید شما را برای نور خود و تأیید کرد شما را به روح خود و
وَرَضِیَکُم خُلَفآءَ فی اَرضِهِ ، وَحُجَجا عَلی بَرِیَتِهِ ، وَاَنصارا لِدینِهِ ،
پسندید شما را برای جانشینی در زمینش و تا که حجت هایی باشید بر مخلوقش و یاورانی برای دینش و
وَحَفَظَةً لِسِرِهِ ، وَخَزَنَةً لِعِلمِهِ ، وَ مُستَودَعا لِحِکمَتِهِ ، وَ تَراجِمَةً لِوَحیِهِ ،
نگهبانانی برای رازش و گنجینه دارانی برای دانشش و سپردگان حکمتش و مفسران وحیش و
وَاَرکانا لِتَوحیدِهِ ، وَشُهَدآءَ عَلی خَلقِهِ ، وَاَعلاما لِعِبادِهِ ، وَ مَنارا فی بِلادِهِ ،
پایه های یگانه شناسیش و گواهانی بر خلقش و نشانه هایی برای بندگانش و مشعل هایی در شهرهاو بلادش
وَ اَدِلاءَ عَلی صِراطِهِ ، عَصَمَکُمُ اللهُ مِنَ الزَلَلِ ، وَآمَنَکُم مِنَ الفِتَنِ ، وَ
و راهنمایانی بر راهش ، خداوند نگهداشت شما را از لغزش و ایمن داشت شما را از فتنه ها و آزمایشات
طَهَرَکُم مِنَ الدَنَسِ ، وَ اَذهَبَ عَنکُمُ الرِجسَ ، وَطَهَرَکُم تَطهیرا ، فَعَظَمتُم
و پاکتان کرد از چرکی و دور کرد از شما پلیدی را و بخوبی پاکیزه تان کرد ، شما نیز (در برابر) عظیم شمردید
جَلالَهُ ، وَ اَکبَرتُم شَأنَهُ ، وَ مَجَدتُم کَرَمَهُ ، وَاَدَمتُم ذِکرَهُ ، وَ وَکَدتُم میثاقَهُ ،
شوکتش را و مقامش را بزرگ دانستید و کرمش را ستودید و به ذکر او ادامه دادید و پیمانش را محکم کردید
وَاَحکَمتُم عَقدَ طـاعَتِهِ ، وَنَصَحتُم لَهُ فِی السِرِ وَ العَلانِیَةِ ، وَ دَعَوتُم اِلی
و آن عهدی را که در فرمانبرداریش داشتید سخت استوار کردید و در پنهانی و آشکار برای او خیرخواهی کردید و مردم را با
سَبیلِهِ بِالحِکمَةِ وَالمَوعِظَةِ الحَسَنَةِ ، وَبَذَلتُم اَنفُسَکُم فی مَرضاتِهِ ،
حکمت و پند نیکو به راهش دعوت کردید و در راه خشنودی او بذل جان کردید
وَصَبَرتُم عَلی ما اَصابَکُم فی جَنبِهِ ، وَاَقَمتُمُ الصَلاةَ ، وَآتَیتُمُ الزَکاةَ ،
و در مقابل پیش آمدهای ناگوار بخاطر او بردباری کردید ، و نماز را بپا داشتید و زکات را پرداختید
وَاَمَرتُم بِالمَعرُوفِ ، وَنَهَیتُم عَنِ المُنکَرِ ، وَجاهَدتُم فِی اللهِ حَقَ جِهادِهِ ،
و امر به معروف و نهی از منکر کردید و در راه خدا آن طور که باید جهاد و مبارزه کردید
حَتی اَعلَنتُم دَعوَتَهُ ، وَ بَیَنتُم فَرآئِضَهُ ، وَ اَقَمتُم حُدُودَهُ ، وَ نَشَرتُم شَرایِعَ
تا بالاخره دعوت حق را آشکار و واجبات او را بیان داشتید و حدود و مقرراتش را برپا داشتید و دستورات و احکامش
اَحکامِهِ ، وَ سَنَنتُم سُنَتَهُ ، وَ صِرتُم فی ذلِکَ مِنهُ اِلَی الرِضا ، وَ سَلَمتُم لَهُ
را منتشر ساختید و روش او را مقرر داشتید و در راه رضای او گام برداشتید و تسلیم
القَضآءَ ، وَ صَدَقتُم مِن رُسُلِهِ مَن مَضی ، فَالراغِبُ عَنکُم مارِقٌ ، وَاللازِمُ
قضا و قدر او شدید و پیمبران گذشته او را تصدیق کردید پس آن که از شما رو گرداند از دین خارج گشته و آن که ملازم
لَکُم لاحِقٌ ، وَ المُقَصِرُ فی حَقِکُم زاهِقٌ ، وَالحَقُ مَعَکُم وَ فیکُم وَ مِنکُم
شما بود به حق رسیده وآنکه کوتاهی کرد در حق شما نابود گردید ، و حق همراه شما و در میان شما خاندان و از جانب شماست
وَاِلَیکُم ، وَاَنتُم اَهلُهُ وَ مَعدِنُهُ ، وَمیراثُ النُبُوَةِ عِندَکُم ، وَ اِیابُ الخَلقِ
و بسوی شما بازگردد و شمایید اهل حق ومعدن آن ، و میراث نبوت نزد شماست و بازگشت خلق خدا
اِلَیکُم ، وَحِسابُهُم عَلَیکُم ، وَفَصلُ الخِطابِ عِندَکُم ، وَ آیاتُ اللهِ لَدَیکُم ،
بسوی شماست و حسابشان با شماست و سخنی که حق و باطل را جدا کند نزد شماست و آیات خدا پیش شماست
وَ عَزآئِمُهُ فیکُم ، وَ نُورُهُ وَ بُرهانُهُ عِندَکُم ، وَ اَمرُهُ اِلَیکُم ، مَن والاکُم فَقَد
و تصمیمات قطعی او درباره شماست و نور و دلیل روشنش نزد شما است و امر امامتش محول به شما است ، هر که شما را دوست دارد
والَی اللهَ ، وَ مَن عاداکُم فَقَد عادَ اللهَ ، وَ مَن اَحَبَکُم فَقَد اَحَبَ اللهَ ، وَمَن
خدای را دوست داشته و هر که شما را دشمن دارد خدای را دشمن داشته و هرکس به شما محبت داشته باشد به خدا محبت داشته و هرکس
اَبغَضَکُم فَقَد اَبغَضَ اللهَ ، وَ مَنِ اعتَصَمَ بِکُم فَقَدِ اعتَصَمَ بِاللهِ ، اَنتُمُ الصِراطُ
با شما کینه توزد با خدا کینه توزی کرده و هرکه به شما چنگ زند به خدا چنگ زده شمایید شاهراه
الاَقوَمُ ، وَشُهَدآءُ دارِ الفَنآءِ ، وَشُفَعآءُ دارِ البَقآءِ ، وَالرَحمَةُ المَوصُولَةُ ،
و راه راست و گواهان در این دار فانی (دنیا) و شفیعان در خانه پایدار (قیامت) و رحمت پیوسته (حق)
وَالایَةُ المَخزُونَةُ ، وَالاَمانَةُ المُحفُوظَةُ ، وَالبابُ المُبتَلی بِهِ الناسُ ، مَن
و آن نشانه پنهان در گنجینه و آن امانتی که نگهداری شده (یا حفظش بر مردم واجب است) و آن درگاهی که مردم بدان آزمایش شوند هرکه
اَتیکُم نَجی ، وَمَن لَم یَاتِکُم هَلَکَ ، اِلَی اللهِ تَدعُونَ ، وَعَلَیهِ تَدُلُونَ ، وَبِهِ
به نزد شما آمد نجات یافت و هر کس نیامد هلاک شد (شما مردم را) بسوی خدا می خوانید و بر او راهنمایی کنید و به او
تُؤمِنُونَ ، وَلَهُ تُسَلِمُونَ ، وَبِاَمرِهِ تَعمَلُونَ ، وَاِلی سَبیلِهِ تُرشِدُونَ ، وَبِقَولِهِ
ایمان دارید و تسلیم اوهستید و بدستورش عمل کنید و بسوی راه او (مردم را) ارشاد کنید و به گفتار او
تَحکُمُونَ ، سَعِدَ مَن والاکُم ، وَ هَلَکَ مَن عاداکُم ، وَ خابَ مَن جَحَدَکُم ،
حکم کنید ، نیک بخت شد هر که شما را دوست دارد و به هلاکت رسید هر که شما را دشمن داشت و زیانکار شد منکر شما
وَضَلَ مَن فارَقَکُم ، وَ فازَ مَن تَمَسَکَ بِکُم ، وَ اَمِنَ مَن لَجَاَ اِلَیکُم ، وَسَلِمَ
و گمراه شد آن که از شما جدا گشت و رستگار شد آنکه به شما چنگ زد و ایمن گشت آنکه بدرگاه شما پناه آورد و سلامت یافت
مَن صَدَقَکُم ، وَهُدِیَ مَنِ اعتَصَمَ بِکُم ، مَنِ اتَبَعَکُم فَالجَنَةُ مَاویهُ ، وَ مَن
هر که شما را تصدیق کرد و هدایت شد هر که به شما چنگ زد ، هر که پیروی شما را کرد بهشت مأوای اوست و هر که
خالَفَکُم فَالنارُ مَثویهُ ، وَ مَن جَحَدَکُم کافِرٌ ، وَ مَن حارَبَکُم مُشرِکٌ ، وَ مَن
مخالفت شما را کرد دوزخ جایگاه اوست ، و هر که منکر شما شد کافر و هر که با شما جنگ کرد مشرک است و هر کس
رَدَ عَلَیکُم فی اَسفَلِ دَرَک مِنَ الجَحیمِ ، اَشهَدُ اَنَ هذا سابِقٌ لَکُم فیما
شما را رد کرد در ته جهنم جای دارد گواهی دهم که این مقام و منزلت در زمان
مَضی ، وَ جار لَکُم فیما بَقِیَ ، وَ اَنَ اَرواحَکُم وَ نُورَکُم وَ طینَتَکُم واحِدَةٌ ،
گذشته برای شما ثابت بوده و در آینده زمان نیز برای شما جاری است و همانا روانهای شما ونورتان وسرشتتان یکی است
طابَت وَ طَهُرَت بَعضُها مِن بَعض ، خَلَقَکُمُ اللهُ اَنوارا ، فَجَعَلَکُم بِعَرشِهِ
همگی پاک و پاکیزه است و برخی از برخی دیگر گرفته شده خداوند شما را بصورت نورهایی آفرید و گرداگرد عرش
مُحدِقینَ ، حَتی مَنَ عَلَینا بِکُم ، فَجَعَلَکُم فی بُیُوت اَذِنَ اللهُ اَن تُرفَعَ
خود قرارتان داد تا آنگاه که با آوردنتان در این جهان بر ما منت گذارد و قرارتان داد در خانه هایی که اجازه داد بلند گردند
وَیُذکَرَ فیهَا اسمُهُ ، وَجَعَلَ صَلَواتَنا عَلَیکُم ، وَما خَصَنا بِهِ مِن وِلایَتِکُم
و نام او در آنها برده شود و مقرر داشت که درودهای ما بر شما و هم چنین آنچه را از دوستی شما برای ما مخصوص داشته همه اینها موجب
طیبا لِخَُلقِنا ، وَ طَهارَةً لاَِنفُسِنا ، وَ تَزکِیَةً لَنا ، وَ کَفارَةً لِذُنُوبِنا ، فَکُنا عِندَهُ
پاکی اخلاق ما و پاک شدن خود ما و تزکیه ما و کفاره گناهان ما باشد و ما در نزد خدا از زمره
مُسَلِمینَ بِفَضلِکُم ، وَمَعرُوفینَ بِتَصدیقِنا اِیاکُم ، فَبَلَغَ اللهُ بِکُم اَشرَفَ
تسلیم شدگان برتری شما و شناخته شدگان به تصدیق مقام شما بودیم پس خداوند برساند شما را به شریفترین
مَحَلِ المُکَرَمینَ ، وَ اَعلی مَنازِلِ المُقَرَبینَ ، وَاَرفَعَ دَرَجاتِ المُرسَلینَ ،
جایگاه گرامیان و بلندترین منازل مقربان و بالاترین درجات رسولان
حَیثُ لا یَلحَقُهُ لاحِقٌ ، وَ لا یَفُوقُهُ فآئِقٌ ، وَ لا یَسبِقُهُ سابِقٌ ، وَ لا یَطمَعُ
آن جا که کسی بدان نرسد و فوق آن جایگاه کسی راه نیابد و پیش روی بر آن پیشی نگیرد و برای رسیدن
فی اِدراکِهِ طامِعٌ ، حَتی لا یَبقی مَلَکٌ مُقَرَبٌ ، وَلا نَبِیٌ مُرسَلٌ ، وَ لا
بدانجا کسی طمع نبندد ، تا این که بجای نماند فرشته مقربی و نه پیامبر مرسلی و نه
صِدیقٌ وَ لا شَهیدٌ ، وَ لا عالِمٌ وَ لا جاهِلٌ ، وَ لادَنِیٌ وَ لا فاضِلٌ ، وَ لا
صدیق و نه شهیدی و نه عالم و نه جاهلی و نه پست و نه برتری و نه
مُؤمِنٌ صالِحٌ ، وَ لا فاجِرٌ طالِحٌ ، وَ لا جَبارٌ عَنیدٌ ، وَ لا شَیطانٌ مَریدٌ ، وَ لا
مؤمن نیک کردار و نه تبهکار بدکاری و نه گردنکش ستیزه جو و نه اهریمن متمردی و نه
خَلقٌ فیما بَینَ ذلِکَ شَهیدٌ ، اِلاَ عَرَفَهُم جَلالَةَ اَمرِکُم ، وَ عِظَمَ خَطَرِکُم ،
خلق دیگری که در این میان گواه باشد جز آن که بشناساند به او خداوند جلالت و قدر و عظمت مقام و
وَکِبَرَ شَانِکُم ، وَتَمامَ نُورِکُم ، وَصِدقَ مَقاعِدِکُم ، وَثَباتَ مَقامِکُم ، وَشَرَفَ
بزرگی منزلت و کامل بودن نورتان را و درستی منصبها و پابرجا بودنتان را (در اطاعت حق) و شرافت
مَحَلِکُم وَ مَنزِلَتِکُم عِندَهُ ، وَ کَرامَتَکُم عَلَیهِ ، وَ خاصَتَکُم لَدَیهِ ، وَ قُربَ
همگان و منزلت شما را در پیش خود و مقام گرامی شما را و خصوصیتی که در نزد او دارید و جایگاه
مَنزِلَتِکُم مِنهُ ، بِاَبی اَنتُم وَاُمی وَ اَهلی وَ مالی وَ اُسرَتی ، اُشهِدُ اللهَ
نزدیکی که نسبت به او دارید پدر و مادر و خاندان و مال و فامیلم فدای شما گواه گیرم خدا را و
وَاُشهِدُکُم ، اَنی مُؤمِنٌ بِکُم وَبِما آمَنتُم بِهِ ، کافِرٌ بِعَدُوِکُم وَ بِما کَفَرتُم بِهِ ،
گواه گیرم شما را که من ایمان دارم به شما و بدانچه شما بدان ایمان دارید و کافرم نسبت به دشمن شما و بدانچه شما انکار آن را کردید
مُستَبصِرٌ بِشَانِکُم وَبِضَلالَةِ مَن خالَفَکُم ، مُوال لَکُم وَ لاَِولِیآئِکُم ، مُبغِضٌ
بینایم به مقام شما و به گمراهی آن که با شما مخالفت کرد دوست دار شما و (دوستدار) دوستان شمایم و بغض
لاَِعدآئِکُم وَ مُعاد لَهُم ، سِلمٌ لِمَن سالَمَکُم ، وَ حَربٌ لِمَن حارَبَکُم ، مُحَقِقٌ
دشمنانتان را در دل دارم و دشمن آنهایم صلحم با هر که با شما صلح کند و در جنگم با هرکس که با شما در جنگ است حق می دانم
لِما حَقَقتُم ، مُبطِلٌ لِما اَبطَلتُم ، مُطیعٌ لَکُم ، عارِفٌ بِحَقِکُم ، مُقِرٌ بِفَضلِکُم ،
آنچه را شما حق دانستید و باطل دانم آنچه را شما باطل دانستید پیرو شمایم عارف به حق شمایم اقرار به برتری شما دارم
مُحتَمِلٌ لِعِلمِکُم ، مُحتَجِبٌ بِذِمَتِکُم ، مُعتَرِفٌ بِکُم ، مُؤمِنٌ بِاِیابِکُم ،
بار علم دانش شما را تحمل کنم و از مهالک در پرده عهد و امان شما روم به شما (وحقتان) اعتراف دارم و به بازگشتتان ایمان دارم
مُصَدِقٌ بِرَجعَتِکُم ، مُنتَظِرٌ لاَِمرِکُم ، مُرتَقِبٌ لِدَولَتِکُم ، آخِذٌ بِقَولِکُم ،
و رجعت شما را تصدیق دارم و چشم براه فرمان شما و منتظر دولت شمایم گفتارتان را بگیرم
عامِلٌ بِاَمرِکُم ، مُستَجیرٌ بِکُم ، زآئِرٌ لَکُم ، لائِذٌ عآئِذٌ بِقُبُورِکُم ، مُستَشفِعٌ
و دستورتان را انجام دهم و به شما پناه جویم و شما را زیارت کنم و به قبرهای شما پناه آرم و شما را بدرگاه
اِلَی اللهِ عَزَوَجَلَ بِکُم ، وَ مُتَقَرِبٌ بِکُم اِلَیهِ ، وَ مُقَدِمُکُم اَمامَ طَلِبَتی ،
خدای عزوجل شفیع آرم و بوسیله شما به پیشگاهش تقرب جویم و شما را در پیش روی خواسته و
وَحَوآئِجی وَ اِرادَتی فی کُلِ اَحوالی وَ اُمُوری ، مُؤمِنٌ بِسِرِکُم
حاجات و اراده ام قرار دهم در همه حالات و کارهایم ، ایمان دارم به نهان شما و
وَعَلانِیَتِکُم ، وَشاهِدِکُم وَ غآئِبِکُم ، وَ اَوَلِکُم وَ آخِرِکُم ، وَ مُفَوِضٌ فی ذلِکَ
آشکارتان و حاضرتان و غایبتان و اول و آخرتان و در این باره کار را به خودتان وامی گذارم
کُلِهِ اِلَیکُم ، وَ مُسَلِمٌ فیهِ مَعَکُم ، وَ قَلبی لَکُم مُسَلِمٌ ، وَ رَایی لَکُم تَبَعٌ ،
(ایرادی به شما ندارم) و تسلیم شمایم و دلم نیز تسلیم شماست و رأی من نیز تابع (رای) شماست
وَنُصرَتی لَکُم مُعَدَةٌ ، حَتی یُحیِیَ اللهُ تَعالی دینَهُ بِکُم ، وَ یَرُدَکُم فی اَیامِهِ ،
و یاریم برایتان آماده است تا آن که خدای تعالی دینش را بوسیله شما زنده کند و دوباره بازگرداند شما را در روزها (ی حکومت) خود
وَ یُظهِرَکُم لِعَدلِهِ ، وَ یُمَکِنَکُم فی اَرضِهِ ، فَمَعَکُم مَعَکُم لامَعَ غَیرِکُم
و آشکارتان سازد برای عدل خود و پابرجایتان کند در روی زمینش ، پس با شما باشم با شما نه با غیر شما
آمَنتُ بِکُم ، وَتَوَلَیتُ آخِرَکُم بِما تَوَلَیتُ بِهِ اَوَلَکُم ، وَبَرِئتُ اِلَی اللهِ
و ایمان دارم به شما و دوست دارم آخرین فرد شما را به همان دلیل که دوست دارم اولین شخص شما را و بیزاری جویم به پیشگاه خدای
عَزَوَجَلَ مِن اَعدآئِکُم ، وَ مِنَ الجِبتِ وَ الطاغُوتِ وَ الشَیاطینِ وَ حِزبِهِمُ
عزوجل از دشمنانتان و از جبت و طاغوت (خلفای ناحق) و شیاطین و پیروانشان
الظالِمینَ لَکُم ، وَ الجاحِدینَ لِحَقِکُم ، وَ المارِقینَ مِن وِلایَتِکُم ،
(سایر غاصبین) آن ستمکاران بر شما و منکران حق شما و بیرون روندگان از زیر بار ولایت و زمامداری شما
وَالغاصِبینَ لاِِرثِکُم ، وَالشآکینَ فیکُم ، وَالمُنحَرِفینَ عَنکُم ، وَمِن کُلِ
و غصب کنندگان میراث شما و شک کنندگان درباره شما و منحرف شدگان از طریقه شما و از هر
وَلیجَة دُونَکُم ، وَکُلِ مُطاع سِواکُم ، وَمِنَ الاَئِمَةِ الَذینَ یَدعُونَ اِلَی النارِ ،
همدم و وسیله ای غیر از شما و هر فرمانروایی جز شما و از پیشوایانی که مردم را به دوزخ می خوانند
فَثَبَتَنِیَ اللهُ اَبَدا ما حَییتُ عَلی مُوالاتِکُم وَمَحَبَتِکُم وَدینِکُم ، وَوَفَقَنی
پس خداوند پابرجایم بدارد همیشه تا زنده ام بر موالات و دوستی و دین و آیین شما و موفقم دارد
لِطاعَتِکُم ، وَ رَزَقَنی شَفاعَتَکُم ، وَ جَعَلَنی مِن خِیارِ مَوالیکُمُ ، اَلتابِعینَ
برای فرمانبرداری شما و روزیم گرداند شفاعت شما را و قرارم دهد از برگزیدگان دوستانتان آنان که تابع
لِما دَعَوتُم اِلَیهِ ، وَ جَعَلَنی مِمَن یَقتَصُ آثارَکُم ، وَ یَسلُکُ سَبیلَکُم ،
دعوت شما هستند و بگرداند مرا از کسانی که پیروی کند از آثار شما و می رود به راه شما
وَیَهتَدی بِهُدیکُم ، وَ یُحشَرُ فی زُمرَتِکُم ، وَ یُکَرُ فی رَجعَتِکُم ، وَیُمَلَکُ
و راهنمایی جوید به راهنمایی شما و محشور گردد در گروه شما و بازگردد در دوران رجعت و بازگشت شما و به فرمانروایی رسد
فی دَولَتِکُم ، وَیُشَرَفُ فی عافِیَتِکُم ، وَ یُمَکَنُ فی اَیامِکُم ، وَ تَقِرُ عَینُهُ
در دوران حکومت شما و مفتخر گردد به عافیت (و حسن عاقبت) از شما و مقتدر گردد در روزهای (حکومت) شما و روشن گردد دیده اش
غَدا بِرُؤیَتِکُم ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمی وَ نَفسی وَ اَهلی وَمالی ، مَن اَرادَ اللهَ بَدَءَ
فردای قیامت بدیدار شما پدر و مادرم و خودم و خاندان و داراییم به فدای شما هر که آهنگ خدا کند
بِکُم ، وَ مَن وَحَدَهُ قَبِلَ عَنکُم ، وَمَن قَصَدَهُ تَوَجَهَ بِکُم ، مَوالِیَ لااُحصـی
از شما شروع کند و آن کس که خدا را به یکتایی شناسد از شما پذیرد و هر که قصد او کند به شما رو کند سروران من
ثَنآئَکُم ، وَلا اَبلُغُ مِنَ المَدحِ کُنهَکُم ، وَمِنَ الوَصفِ قَدرَکُم ، وَ اَنتُم نُورُ
ثنای شما را نتوانم کرد و با مدح به کنه و حقیقت شما نرسم و با توصیف قدر و منزلت شما را بیان نتوانم که شمایید روشنی
الاَخیارِ ، وَ هُداةُ الاَبرارِ ، وَ حُجَجُ الجَبارِ ، بِکُم فَتَحَ اللهُ وَ بِکُم یَختِمُ ،
خوبان و راهنمای نیکان و حجت های خدای جبار ، خداوند (عالم وجود را) به شما آغاز کرد و به شما نیز ختم کند
وَبِکُم یُنَزِلُ الغَیثَ ، وَ بِکُم یُمسِکُ السَمآءَ اَن تَقَعَ عَلَی الاَرضِ اِلاَ بِاِذنِهِ ،
و بخاطر شما فرو ریزد باران را و بخاطر شماست که نگهدارد آسمان را از این که بر زمین افتد جز به اذن او
وَبِکُم یُنَفِسُ الهَمَ ، وَیَکشِفُ الضُرَ ، وَ عِندَکُم ما نَزَلَت بِهِ رُسُلُهُ ، وَ هَبَطَت
و بخاطر شما بگشاید اندوه را و برطرف کند سختی را و در پیش شماست آنچه را پیمبرانش فرود آورده و
بِهِ مَلائِکَتُهُ ، وَ اِلی جَـدِکُم بُعِثَ الـرُوحُ الاَمینُ.
فرشتگانش به زمین آوردند و بسوی جد شما برادرت روح الامین (جبرئیل) نازل گردید.
(در صورتی که مخاطب در این زیارت ، امیرمؤمنان(علیه السلام) باشد به جای «وَاِلی جَدِکُم» «وَاِلی أخیکَ» می گویی).
آتاکُمُ اللهُ ما لَم یُؤتِ اَحَدا مِنَ العالَمینَ ، طَاطَاَ کُلُ شَریف
به شما داده است خداوند آنچه را به هیچ یک از مردم جهانیان نداده سر (فروتنی) بزیر آورده هر شخص شریفی
لِشَرَفِکُم ، وَبَخَعَ کُلُ مُتَکَبِر لِطاعَتِکُم ، وَخَضَعَ کُلُ جَبار لِفَضلِکُم ، وَذَلَ
در برابر شرف شما و گردن نهاده هر متکبری به فرمانبرداری شما و فروتن گشته هر گردنکشی در برابر فضل شما
کُلُ شَیء لَکُم ، وَاَشرَقَتِ الاَرضُ بِنُورِکُم ، وَفازَ الفآئِزُونَ بِوِلایَتِکُم ،
و خوار شده هر چیزی برای شما و روشن شد زمین به پرتو نور شما و رستگار شدند مردمان رستگار بوسیله ولایت و دوستی شما ،
بِکُم یُسلَکُ اِلَی الرِضوانِ ، وَعَلی مَن جَحَدَ وِلایَتَکُم غَضَبُ الرَحمنِ ،
بوسیله شما به بهشت رضوان توان رسید و بر آن کس که منکر فرمانروایی شماست خشم خدای رحمان است ،
بِاَبی اَنتُم وَاُمی وَنَفسی وَاَهلی وَمالی ، ذِکرُکُم فِی الذاکِرینَ ، وَاَسمآؤُکُم
پدر و مادرم و خودم و خاندان و داراییم فدای شما باد ، (ای سروران من گرچه) ذکر شما در (زبان) ذکرکنندگان است و نامهایتان
فِی الاَسمآءِ ، وَاَجسادُکُم فِی الاَجسادِ ، وَاَرواحُکُم فِی الأَرواحِ ،
در میان نامها و پیکرتان با سایر پیکرها و روانتان در میان سایر روانها
وَاَنفُسُکُم فِی النُفُوسِ ، وَآثارُکُم فِی الاثارِ ، وَقُبُورُکُم فِی القُبُورِ ، فَما
و جانهاتان در (عداد) سایر جانها و آثارتان در میان آثار (دیگران) و قبرهاتان در (شمار) سایر قبرهاست ولی (شما را چه نسبت با دیگران)
اَحلی اَسمآئَکُم ، وَاَکرَمَ اَنفُسَکُم ، وَاَعظَمَ شَانَکُم ، وَاَجَلَ خَطَرَکُم ، وَاَوفی
چه شیرین است نامهایتان و بزرگوار است جانهاتان و بزرگ است مقامتان و برجسته است منزلت و موقعیتتان و با وفاست
عَهدَکُم ، وَاَصدَقَ وَعدَکُم ، کَلامُکُم نُورٌ ، وَاَمرُکُم رُشدٌ ، وَوَصِیَتُکُم
عهدتان و راست است وعده تان سخنتان نور و دستورتان یکپارچه رشد و رستگاری است ، سفارشتان
التَقوی ، وَفِعلُکُمُ الخَیرُ ، وَعادَتُکُمُ الاِحسانُ ، وَسَجِیَتُکُمُ الکَرَمُ ،
پرهیزکاری و کارتان خیر و خوبی و عادت شما احسان و نیکی و شیوه شما کرم
وَشَانُکُمُ الحَقُ وَالصِدقُ وَالرِفقُ ، وَقَولُکُم حُکمٌ وَحَتمٌ ، وَرَایُکُم عِلمٌ
و بزرگواری و رفتارتان حق و راستی و مدارایی است و گفتارتان مسلم و حتمی است و رأی شما دانش
وَحِلمٌ وَحَزمٌ ، اِن ذُکِرَ الخَیرُ کُنتُم اَوَلَهُ ، وَاَصلَهُ وَفَرعَهُ ، وَمَعدِنَهُ وَمَاویهُ
و بردباری و دوراندیشی است اگر از خیر و خوبی ذکری به میان آید آغاز و ریشه و شاخه و مرکز و جایگاه
وَمُنتَهاهُ ، بِاَبی اَنتُم وَاُمی وَنَفسی ، کَیفَ اَصِفُ حُسنَ ثَنآئِکُم ، وَاُحصی
و پایانش شمایید پدر و مادرم و خودم به فدای شما چگونه توصیف کنم ثنای نیکوی شما را و چگونه شماره کنم
جَمیلَ بَلائِکُم ، وَبِکُم اَخرَجَنَا اللهُ مِنَ الذُلِ ، وَفَرَجَ عَنا غَمَراتِ
آزمایشهای خوبی که دادید و بوسیله شما بود که خدا ما را از ذلت بیرون آورد و گشایش داد به گرفتاریهای
الکُرُوبِ ، وَاَنقَذَنا مِن شَفا جُرُفِ الهَلَکاتِ وَمِنَ النارِ ، بِاَبی اَنتُم وَاُمی
سخت ما و نجاتمان داد از پرتگاه هلاکت و نابودی و هم از آتش دوزخ ، پدر و مادرم
وَنَفسی ، بِمُوالاتِکُم عَلَمَنَا اللهُ مَعالِمَ دِینِنا ، وَاَصلَحَ ماکانَ فَسَدَ مِن
و خودم به فدای شما که بوسیله دوستی شما خداوند به ما یاد داد دستورات دینمان را و اصلاح کرد آنچه را که از دنیای ما تباه گشته بود
دُنیانا ، وَبِمُوالاتِکُم تَمَتِ الکَلِمَةُ ، وَعَظُمَتِ النِعمَةُ ، وَائتَلَفَتِ الفُرقَةُ ،
و بوسیله شما کلمه (توحید و معارف دین) کامل شد و نعمت بزرگ گشت و جدایی و اختلاف مبدل به الفت و اتحاد گردید
وَبِمُوالاتِکُم تُقبَلُ الطاعَةُ المُفتَرَضَةُ ، وَلَکُمُ المَوَدَةُ الواجِبَةُ ، وَالدَرَجاتُ
و بوسیله موالات شما پذیرفته گردد فرمانبرداری واجب و (تنها) دوستی شماست که بر خلق لازم و فرض است و از آن شماست درجات
الرَفیعَةُ ، وَالمَقامُ المَحمُودُ ، وَالمَکانُ المَعلُومُ عِندَ اللهِ عَزَوَجَلَ ، وَالجاهُ
بلند و مقام شایسته و جایگاه معین و معلوم در نزد خدای عزوجل و منزلت
العَظیمُ ، وَالشَانُ الکَبیرُ ، وَالشَفاعَةُ المَقبُولَةُ ، رَبَنا آمَنا بِما اَنزَلتَ وَاتَبَعنَا
عظیم و رتبه بزرگ و شفاعت پذیرفته ، پروردگارا ما ایمان داریم بدانچه نازل فرمودی و پیروی کردیم
الرَسُولَ ، فَاکتُبنا مَعَ الشاهِدینَ ، رَبَنا لا تُزِغ قُلُوبَنا بَعدَ اِذ هَدَیتَنا ، وَهَب
از پیامبرت پس نام ما را با گواهان (به این حقایق) ثبت فرما ، پروردگارا منحرف مکن دلهای ما را پس از آن که راهنماییمان کردی و ببخش
لَنا مِن لَدُنکَ رَحمَةً ، اِنَکَ اَنتَ الوَهابُ ، سُبحانَ رَبِنا اِن کانَ وَعدُ رَبِنا
به ما از نزد خویش رحمتی که براستی تویی بخشایشگر منزه است پروردگار ما که
لَمَفعُولا ، یا وَلِیَ اللهِ
براستی وعده او انجام شدنی است ای ولی خدا
(و اگر همه امامان را قصد کرده باشد می گوید : «یا اَولِیاءَ اللهِ»)
اِنَ بَیـنی وَبینَ اللهِ عَزَ وَ جَلَ ذُنُوبا لا یَاتی عَلَیها اِلاَ رِضاکُم ، فَبِحَقِ مَنِ ائتَمَنَکُم
همانا میان من و خدای عزوجل گناهانی است که محو و پاک نکند آنها را جز رضایت شما پس به حق آن خدایی که شما را امین
عَلی سِرِهِ ، وَاستَرعاکُم اَمرَ خَلقِهِ ، وَقَرَنَ طاعَتَکُم بِطاعَتِهِ ، لَمَا استَوهَبتُم
به راز خود کرده و سرپرستی کار خلق خود را به شما واگذارده و فرمانبرداری شما را به فرمانبرداری خود که شما بخشش گناهانم را (از خدا) بخواهید
ذُنُوبی ، وَکُنتُم شُفَعآئی ، فَاِنی لَکُم مُطیعٌ ، مَن اَطاعَکُم فَقَد اَطـاعَ اللهَ ،
و شفیعان من گردید زیرا که من فرمانبردار شمایم ، هر که از شما فرمانبرداری کند خدای را فرمانبرداری کرده و
وَمَن عَصاکُم فَقَد عَصَی اللهَ ، وَ مَن اَحَبَکُم فَقَد اَحَبَ اللهَ ، وَ مَن اَبغَضَکُم
هر که نافرمانی شما کند خدای را نافرمانی کرده و هر که شما را دوست دارد خدای را دوست داشته و هر که شما را دشمن دارد
فَقَد اَبغَضَ اللهَ ، اَللـهُمَ اِنی لَو وَجَدتُ شُفَعآءَ اَقرَبَ اِلَیکَ مِن مُحَمِد
خدای را دشمن داشته ، خدایا اگر من شفیعانی را می یافتم که نزدیکتر باشند بدرگاهت از محمد
وَ اَهلِ بَیتِهِ الاَخیارِ ، اَلاَئِمَةِ الاَبرارِ ، لَجَعَلتُهُم شُفَعآئی ، فَبِحَقِهِمُ الَذی
و خاندان نیکویش آن پیشوایان نیکوکار بطور مسلم آنها را شفیعان خود قرار می دادم پس از تو می خواهم بدان حقی که برای
اَوجَبتَ لَهُم عَلَیکَ ، اَسئَلُکَ اَن تُدخِلَنی فی جُملَةِ العارِفینَ بِهِم وَبِحَقِهِم ،
ایشان بر خود واجب کردی که مرا در زمره عارفان به مقام آنها و به حق آنها قرارم ده
وَ فی زُمرَةِ المَرحُومینَ بِشَفاعَتِهِم ، اِنَکَ اَرحَمُ الراحِمینَ ، وَصَلَی اللهُ عَلی
و نیز در زمره کسانی که بوسیله شفاعت آنها مورد مهر قرار گرفته اند که تو مهربانترین مهربانانی و درود خدا بر
مُحَمَد وَآلِهِ الطاهِرینَ ، وَسَلَمَ تَسلیما کَثیرا ، وَحَسبُنَا اللهُ وَنِعـمَ الوَکیلُ.
محمد و آل پاکش و سلام مخصوص و بسیاری بر آنها باد و بس است ما را خدا و نیکو وکیلی است.