شعر و متن ادبی درباره سیزده بدر(1403) و روز طبیعت

اشعار و متن ادبی درباره سیزده بدر و روز طبیعت

در ادامه با زیباترین شعر سیزده بدر و متن ادبی درباره سیزده بدر و اشعار جذاب سیزده بدر و دوبیتی روز طبیعت و مثنوی درباره سیزده بدر و متون ادبی ویزه سیزده بدر با شما در نم نمک خواهیم بود.

• ثبت بیوگرافی و زندگینامه شما در گوگل!

شعر و متن ادبی درباره سیزده بدر و روز طبیعت :

دوبیتی درباره سیزده بدر و روز طبیعت

ساقی گل و سبزه بس طربناک شده ست

دریاب که هفته دگر خاک شده ست

می نوش و گلی بچین که تا در نگری

گل خاک شده ست و سبزه خاشاک شده ست

با آرزوی سیزده به دری شاد در کنار طبیعت

♣♣♣

رو پیچ و تاب سبز سبزه عید

گره از بخت ما هم کور تر شد

دروغ سیزده هر ساله ما

عجب عیدی به نیکویی بسر شد!

♣♣♣

شعر و متن ادبی درباره سیزده بدر و روز طبیعت

سیزده را همه عالم به در امروز از شهر

من خودم سیزدهم کز همه عالم بدرم . . .

♣♣♣

نمی دونم چی شد سیزده بدر شد

گوشم از جیغ و داد و نعره کر شد

به یاد تعطیلات رفته از دست

غم و غصه کنارم همسفر شد

از آجیل شب عید مونده تخمه

تموم پسته ها زیر و زبر شد

رو پیچ و تاب سبز سبزه عید

گره از بخت ما هم کور تر شد

عروس تنگ من ، زندانی عید

از آن قصر بلوریش به در شد

دروغ سیزده هر ساله ما

عجب عیدی به نیکویی بسر شد!

♣♣♣

بازهم امسال سیزده بدر

من به دنبال گره ای هستم به سبزه ای...

در این روز...

سبزه ای پر رنگ با گره هایی زیاد از دستان همان دخترک شرقی پا لخت...

آن دخترکی که لب پای رودخانه احساسم

رو به سوی من ایستاده بود...

و آرامش وجودم را با حضورش به هم زد و رفت...

♣♣♣

شعر و متن ادبی درباره سیزده بدر و روز طبیعت

سیزده بار زیر لب گفتم

رفتنت مثل سیزده شوم است

خسته ام خسته از غروری که

به شکستن همیشه محکوم است

♣♣♣

سیزده بدر ، سال دگر

هیچ کس نباشد در به در

از عشق و مهر و عاطفه

قلبی نباشد بی اثر

خاموش و سرد و ناامید

هرگز نباشد یک نفر

هرگز نیفتد یک درخت

از ضربه سرد تبر

♣♣♣

منم زخمی دلتنگی در این سیزده بدر

همچو مجنون بی لیلا ، هر کو در به در

این غم جانسوز عشقت نازنین

ندانم کی زمان ، آید به پایانش دگر

♣♣♣

پشت سر بغض های جا مانده

پیش رو مرگ ماهی قرمز

باورم این که نیستی امسال

رفته ای تا همیشه تا هرگز

♣♣♣

شعر و متن ادبی درباره سیزده بدر و روز طبیعت

سیزده برای تو نحس است

تو تمام خیابان ها را می بندی

من پیاده می شوم

و در پیاده رو سکوتم را در چشمانت فرو می کنم

تا بودنم را بپذیری

♣♣♣

این سبزه چو من عاشق زاری بوده ست

در حسرت وصلت نگاری بوده ست

بر وی گره کور اگر می بینی

زان روست که دائم به خماری بوده ست

♣♣♣

سبزه رو از سفره بگیر

ماهی را با خودت بیار

وقتشه بیرون بزنیم

سیزدهمین روز بهار

♣♣♣

رو پیچ و تاب سبز سبزه عید

گره از بخت ما هم کور تر شد

دروغ سیزده هر ساله ما

عجب عیدی به نیکویی بسر شد!

♣♣♣

نمی دانم آرزویت چیست!

اما برای رسیدن به آرزویت دستانم به آسمان جاری و سبزه دلم را به نیت تو و آرزوهایت ، هر چه که هست ، گره می زنم.

(سیزده بدر ، روز آرزوهایت باد)

♣♣♣

گره 13 از زندگیت بازشود ، نغمه عشق به آهنگ دلت سازشود ، سوسن و سنبل و مریم همه تقدیم شما ، این بهار و صد بهارت با گل آغاز شود.


سیزدتون مبارک!

♣♣♣

چو سبزه سبز میگردد ز نوروز

به روز سیزدهم ، آن روز پیروز

فزون بر سبزی دشت و چمنزار

به جان و دل بگردیم همچو گلزار

♣♣♣