ثبت بیوگرافی در گوگل
ثبت بیوگرافی در ویکی پدیا
تبلیغات

در این مطلب جدید در سال 1403 و سال 2024 ، داستان مصور زیبایی با عنوان همکاری در جنگل و قصه همکاری در جنگل و داستان تصویری همکاری در جنگل برای کودکان و بهترین داستان های کودکانه در نم نمک خواهید خواند.

قصه کودکانه «همکاری در جنگل» تصویری

داستان مصور همکاری در جنگلقصه کودکانه «همکاری در جنگل» تصویریقصه کودکانه «همکاری در جنگل» تصویری

یکی بود یکی نبود

غیر از خدای مهربان هیچکس نبود

در یک جنگل سرسبز ، کنار یک برکه پر از آب ، خرگوش کوچولویی در کلبه ای چوبی زندگی می کرد .

خرگوش کوچولو دوستان زیادی داشت که هر روز برای آشامیدن آب کنار برکه می آمدند و همان جا با هم بازی می کردند .

خانم خرگوشی نی می زد و دوستانش شادی می کردند .

داستان مصور همکاری در جنگل

یک روز که آن ها تصمیم گرفتند که به پای درخت بلوط داخل جنگل بروند و بازی کنند ، ناگهان ابر آسمان را پوشاند و باران تندی شروع به باریدن کرد .

خرگوش کوچولو و دوستانش خودشان را زیر برگ و شاخه درختان قایم کردند .

طوفان آن قدر شدید بود که کلبه چوبی خرگوش کوچولو را خراب کرد و با خود برد .

داستان مصور همکاری در جنگل

وقتی که خرگوش کوچولو برگشت خیلی ناراحت شد و با صدای بلند گریه کرد .

زیرا حالا خانه ای نداشت که در آن استراحت کند .

گنجشکی که از آن جا می گدشت صدای گریه خرگوش کوچولو را شنید و وقتی که دید طوفان خانه خرگوش را با خود برده است ناراحت شد و پر زد و رفت .

او به دوستان خرگوش کوچولو این خبر را رساند .

داستان مصور همکاری در جنگل

چیزی نگذشت که همه دوستان خرگوش کوچولو دور او جمع شدند .

آن ها با هم یک تصمیم قشنگ گرفتند .

داستان مصور همکاری در جنگل

خرسی و آقا سگه به جنگل رفتند و چوب آوردند .

آن ها چوب را با هم اره کردند .

داستان مصور همکاری در جنگل

آقا میمونه هم رفت و از خانه چکش آورد .

داستان مصور همکاری در جنگل

سنجابک هم با خودش میخ آورد .

داستان مصور همکاری در جنگل

آن ها با کمک هم یک کلبه زیبا برای خرگوش کوچولو ساختند .

داستان مصور همکاری در جنگل

خرگوشک هم داخل کلبه را رنگ آمیزی کرد .

داستان مصور همکاری در جنگل

طولی نکشید که یک کلبه زیبا برای خرگوش کوچولو آماده شد .

داستان مصور همکاری در جنگل

همه آن ها خوش حال بودند . خرگوش کوچولو هم خیلی خوش حال بود .

باز مثل همیشه خانم خرگوشی نی می زد و بقِیه شادی می کردند .

آن ها با کمک و همکاری توانستند اشک ها را از روی لپ قشنگ خرگوش کوچولو پاک کنند و برایش یک کلبه چوبی زیبا بسازند .

داستان مصور همکاری در جنگل

بیوگرافی

پیج اینستاگرام نم نمک

این مطلب مفید بود؟
(86 رای)
83%

نظر دادن