زندگینامه مانی صادقی(Mani Sadeghi)
- نام اصلی : مانی صادقی
- متولد : 12 شهریور 1351 امیدیه
- زمینه فعالیت : سینما ، تئاتر و تلویزیون
- پیشه : بازیگر ، کارگردان ، نویسنده
- مدرک تحصیلی : لیسانس گرافیک ، رشته کارگردانی از کانون سینماگران جوان
- سالهای فعالیت : 1371 تاکنون
- قد مانی صادقی : 170 سانتیمتر
بیوگرافی کامل مانی صادقی
مانی صادقی متولد 12 شهریور 1351 در امیدیه خوزستان کارگردان ، نویسنده و بازیگر سینما ، تئاتر و تلویزیون ایران است.
مانی صادقی - Mani Sadeghi
فارغ التحصیل لیسانس گرافیک و رشته کارگردانی از کانون سینماگران جوان است.
خانواده و اصالت
مانی صادقی هستم در شهرستان امیدیه در استان خوزستان بدنیا آمدم ، پدرم کارمند شرکت نفت بود که بعد از بازنشستگی در سال 1366 تصمیم به مهاجرت گرفت و به کرج هجرت کردیم.
دوره های کارگردانی
درست بخاطر نمیارم دقیقا چه سالی بود ولی تا جایی که ذهنم یاری میکند دوره دوم کارگاه بازیگری مرحوم جناب استاد امین تارخ بود که با تشویق خانواده و دوستان تصمیم گرفتم برای تست بازیگری مراجعه کنم و خوب خدا رو شکر در اولین تست قبول شدم اما متاسفانه بخاطر وضعیت اون موقع خانواده شرایط پرداخت هزینه کلاس ها رو نداشتم و به همین خاطر مجبور شدم از این موقعیت طلایی کناره گیری کنم که خوب توی زمان خودش خیلی برای من و خانواده ام این قضیه سنگین تمام شد و کلا مسیر زندگی من عوض شد.
مانی صادقی ، خشایار راد و امید علیمردانی
ورود به بازیگری
بعد از اون اینقدر به رشته بازیگری علاقه مند شدم که دیگه نتونستم از فکرش بیرون بیام.
سال 1371 با آقای علیرضا رجایی مقدم که در حال حاضر مدیر فیلمبرداری درجه یک کشور هستن و کارهای درخشان ایشون مانند سریال ماتادور ، آسپرین ، گاندوی یک و... آشنا شدم و سعادت دوستی با ایشون رو تا به همین امروز دارم. در همان سال 1371 تصمیم گرفتم که بدون دوره ای خاص یک تئاتر کار کنم که با همکاری دوست عزیزم جناب مقدم و تعدادی از دوستداران بازیگری و نویسندگی نمایشنامه توسط خواهر زاده ام آقای امین صادقی که در آن زمان مشغول آماده شدن برای ورود دانشگاه و کنکور بودن و در حال حاضر هم ایشون دکترای حقوق دارند و بنده در فیلمنامه های جدیدم از مشاوره های حقوقی ایشان بهره میبرم ، یک سالن واقع در گوهردشت کرج اجاره کردم و برای جور کردن پول سالن در آن زمان خیلی اذیت شدم ولی به لطف خدا جور شد و شروع کردیم به تمرین.
واقعا اونجا بود که مطمئن شدم استعداد و علاقه من به فعالیت در این رشته به حدی ذاتا وجود دارد که در نهایت به نقل از بازدید کنندگان در آن زمان کار از لحاظ متن و کیفیت خیلی خوب از آب در آمد.
مانی صادقی و علیرام نورایی
از سفر فرانسه تا بازگشت به ایران
سال 1380 یه سفر توریستی به کشور فرانسه داشتم که بصورت تصادفی با چند تا از دوستان برادرم که ساکن پاریس میباشند آشنا شدم که از بچه های رشته هنر در زمینه تئاتر و سینما بودن و دوستی با آنها باعث شد که دوباره شوق این رشته بی نظیر و دوست داشتنی در من پدیدار شود.
بعد از بازگشت به ایران در سال 1381 عضو انجمن سینمای جوان ایران شدم و پس از یک دوره اولین فیلم کوتاه خودم رو با کمترین و فرسوده ترین امکانات اون زمان ساختم که جا داره یک مثال بزنم سه پایه دوربین ما ، یکی از پایه هایش شکسته بود و یکی از دوستان نقش پایه سوم دوربین رو بعهده گرفت و با این شرایط دشوار فیلم کوتاه "جایی برای گریستن" را با مبتدی ترین افراد کار کردم ولی اینقدر که همه با دل و جان مایه گذاشتن کمتر کسی باور میکرد که اولین تجربه سینمایی من بعنوان نویسنده و کارگردان بود.
مانی صادقی و آتش تقی پور
آموزشگاه هفت هنر گوهردشت
در آموزشگاه هفت هنر گوهردشت کرج یک دوره کارگردانی گذراندم و یک نمایش برای کودکان به صحنه بردم و از بچه های رشته بازیگری همون آموزشگاه کمک گرفتم که جا داره همین جا به تک تکشون سر تعظیم فرود بیارم برای همکاری بی نظیری که داشتن و یک فیلم کوتاه هم اضافه کردم به کارنامه پایان کارم در آموزشگاه هفت هنر با مدیریت آقای ثابت عزیز.
فعالیت در فرانسه
روز به روز علاقه من بیشتر میشد و در سفرهایم به کشور فرانسه که دیگه مدت اقامتم کم کم طولانی و طولانی تر میشد ، باعث شد که با حمایت و کمک دوستان عزیزم در آنجا در این رشته فعالیت زیادی داشته باشم و در واقع بیشترین دستاورد بنده در رشته بازیگری در فرانسه و شهر پاریس بود.
تحصیل در انگلستان
پس از آن به کشور انگلستان سفر کردم و در یکی از کالج های لندن در رشته گرافیک مشغول به تحصیل شدم و در لابلای وقتهای اضافه ای که بوجود می آمد ، بجای استراحت سعی میکردم از فرصتها استفاده کنم و تمریناتی با دوستان هنری خودم در آنجا داشته باشم البته بخاطر هزینه های زندگی و کالج مجبور بودم بیشتر اوقات تا نیمه های شب کار کنم و هشت صبح کالج باشم و به همین خاطر متاسفانه فرصت چندانی باقی نمی موند ... در سال 1388 به ایران بازگشتم برای دیدار خانواده و در طول اقامتم در ایران پدر عزیز تر از جانم بیمار شد و متاسفانه ایشان فوت شدن و همین مسئله باعث شد که من مدتی ماندگار شوم و به مادرم خدمت رسانی کنم .
عاشق سینما
در این مدت با دوست عزیزم آقای مقدم سر پروژه های مختلف میرفتم و در پشت صحنه فعالیتهایی داشتم هر کاری میکردم ، کمک به بچه های زحمت کش عوامل فیلمبردای ، بچه های زحمت کش و شریف تدارکات ، مشاوره دادن به کارگردان و بازیگران ، دستیاری چهارم ، سوم و... هر کاری که میشد انجام میدادم ولی بیشتر برای یادگیری و اینکه حال دلم خوب میشد میرفتم . وقتی سر صحنه حاضر میشم زندگی متوقف میشه و فقط دنیای سینما برای من در جریانه ، واقعا به جرات میگم که من عاشق این کار هستم و تا عاشق نباشی نمیتونی در این زمینه بجایی برسی.
ساخت فیلم کوتاه
در سال 1393 یک فیلم کوتاه به نام ستاره ساختم با همکاری جناب علیرضا رجایی مقدم بعنوان مدیر فیلمبرداری ، جناب رضا اردلان مدیر تصویر برداری ، سرکار خانم سولماز حصاری بعنوان بازیگر توانمند و با اخلاق که خوشایند ترین کاری بود که انجام دادم.
تحصیلات
سالهاست کاملا گرایشم به پشت دوربین کشیده شده و در این سالهای اخیر تمام تلاشمو برای این کار گذاشتم و تمام فکر و ذهنم در گیر پیشرفت در این زمینه شده و تصمیم گرفتم یک دوره جامع کارگردانی رو بگذرانم و به لطف خداوند منان در سال 1400 فارغ التحصیل رشته کارگردانی از کانون سینماگران جوان شدم که جا داره همین جا از اساتید بزرگوارم و مدیریت محترم کانون جناب صاحبی عزیز کمال تشکر را داشته باشم.
در حال حاضر مشغول نگارش یک تله فیلم هستم که به امید خدا بعد از اتمام فیلمنامه برای پیش تولید آماده میشویم.