ثبت بیوگرافی در گوگل
ثبت بیوگرافی در ویکی پدیا
تبلیغات

در این مطلب جدید در سال 1403 و سال 2024 ، تفاوت های زن و مرد در نهج البلاغه و تفاوت های زن و مرد از دیدگاه امام علی و تفاوت های زن و مرد از نظر روانشناسی و تفاوت های زن و مرد دکتر انوشه و خطبه 80 نهج البلاغه در نم نمک.

تفاوت و فرق های زن و مرد در نهج البلاغه از دیدگاه امام علی

در قرآن و نهج البلاغه مطالب بسیاری در خصوص زنان بین شده است از جمله بیان تفاوت های زنان و مردان که در خطبه 80 نهج البلاغه نیز به چشم می خورد. در یک نگاه مغرضانه به این خطبه زنان را دارای کاستی های فراوان می یابیم حال آنکه با نگرشی دقیق و عالمانه در این مطلب و آیات قرآن به مفهوم واقعی آن خواهیم رسید. هر چند تا کنون کمتر به تفسیر این خطبه و نگاه موشکافانه در تفاوت های بر شمرده شده آن پرداخته شده و بیشتر سعی شده تا این تفاوت ها به اثبات رسد.تفاوت های زن و مرد در خطبه 80 نهج البلاغهتفاوت های زن و مرد در خطبه 80 نهج البلاغه

تفاوت های زن و مرد در نهج البلاغه

امیرمومنان (علیه السلام) در خطبه 80 نهج البلاغه در باره زنان فرمایشاتی دارند که متن کلامش این است :

مَعَاشِرَ النَّاسِ اِنَّ النِّسَاءَ نَوَاقِصُ الْاِیمَانِ. نَوَاقِصُ الْحُظُوظِ. نَوَاقِصُ الْعُقُولِ.

فَاَمَّا نُقْصَانُ اِیمَانِهِنَّ فَقُعُودُهُنَّ عَنِ الصَّلَاةِ وَ الصِّیَامِ فِی اَیَّامِ حَیْضِهِنَّ.

وَاَمَّا نُقْصَانُ عُقُولِهِنَّ فَشَهَادَةُ امْرَاَتَیْنِ کَشَهَادَةِ الرَّجُلِ الْوَاحِدِ.

وَاَمَّا نُقْصَانُ حُظُوظِهِنَّ فَمَوَارِیثُهُنَّ عَلَی الْاَنْصَافِ مِنْ مَوَارِیثِ الرِّجَالِ.

فَاتَّقُوا شِرَارَ النِّسَاءِ وَ کُونُوا مِنْ خِیَارِهِنَّ عَلَی حَذَرٍ.

وَلَا تُطِیعُوهُنَّ فِی الْمَعْرُوفِ حَتَّی لَا یَطْمَعْنَ فِی الْمُنْکَرِ.


ای مردم همانا زنان در مقایسه با مردان ، در ایمان ، و بهره وری از اموال ، و عقل متفاوتند ،

اما تفاوت ایمان بانوان ، بر کنار بودن از نماز و روزه در ایّام «عادت حیض» آنان است ،

و اما تفاوت عقلشان با مردان بدان جهت که شهادت دو زن برابر شهادت یک مرد است ،

و علّت تفاوت در بهره وری از اموال آن که ارث بانوان نصف ارث مردان است.

پس ، از زنان بد ، بپرهیزید و مراقب نیکانشان باشید ،

در خواسته های نیکو ، همواره فرمانبردارشان نباشید ، تا در انجام منکرات طمع ورزند.

مشاهده سخن فوق و مشابه آن که در قالب خطبه و یا نامه (بنا به اشاراتی که بعضی از شارحان نهج البلاغه دارند) و همچنین برخی از کلمات کوتاه که به نقل از امیرمومنان (علیه السلام) در نهج البلاغه و دیگر کتب روائی و تاریخی آمده است این سوال و شبهه را بلا فاصله به ذهن منتقل می کند که آیا به شخصیت و مقام انسانی زن جسارت و اهانت نشده است؟ و اصولا چرا زن را موجودی «ناقص العقل» معرفی می کند؟

هرچند شیعیان و پیروان اهل بیت (علیهم السّلام) معنای دقیق این گونه سخنان را می دانند و مطمئنا این شبهات در ذهن شان نیست؛ اما دشمنان اهل بیت به ویژه شبکه های وهابی هر روز این خطبه را دستاویز قرار داده و همواره روی آن مانور می دهند.

علت مانور دادن آنها روی این گونه کلمات که معانی روشنی دارند ، این است که می خواهند امیرمومنان (علیه السلام) را مخالف قشر زنان که نصف جامعه بشریت را تشکیل می دهد ، نشان دهند و در نتیجه محبت و ولایت آن حضرت را از دل این قشر بیرون سازد.

تفاوت های زن و مرد در نهج البلاغه

تاریخ ایراد خطبه

بیان کاستی ها و سرزنش های عام امیرمومنان از گروه و جامعه زنان پس از حادثه خونین و کمرشکن جمل است که در این حادثه چهره هائی سرشناس از اصحاب رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلّم) مانند طلحه و زبیر پس از پیمان و بیعت با امام علی (علیه السلام) و نرسیدن به آرزوهای دنیوی با همراه نمودن همسر پیامبر یعنی عائشه و با شعار خون خواهی از عثمان گروه زیادی از مسلمانان را به کام مرگ کشاندند.

نکته مهم و لازم به ذکر این است که حرکت عائشه با طلحه و زبیر برای بر پا کردن غائله جمل به سود جوامع اسلامی تمام نشده است ، و توصیه های پیامبر در باره زنان آن حضرت ، به وسیله طلحه و زبیر زیر پا گذاشته شد ، و عائشه می بایست فریب آن پیمان شکنان را نمی خورد و به نوبت خود به نگهبانی دین در حدود وظائف الهی خود می پرداخت.

برخی از افراد مایلند صحت انتساب این سخن را به امیرالمومنین رد کنند ، و برخی دیگر به توجیه و تفسیر کلماتش می پردازند ، و برخی دیگر آن کلمات و اصطلاحات را به همان مفهوم که در حال حاضر در میان ما وجود دارد بیان می کنند.

گردآورنده خطبه ها ونامه ها و سخنان امیرالمومنین علی (علیه السلام) ، مرحوم سیّد رضیّ (رحمة الله علیه) قبل از ذکر متن سخنان امام می نویسد :

ومن خطبة له (علیه السلام) بعد حرب الجمل فی ذم النساء

امیرالمومنین (علیه السلام) این خطبه را پس از جنگ جمل ایراد نموده است.

سبط بن جوزی نیز می گوید : امیرالمومنین این سخن را پس از جنگ جمل گفته است ،

و در باره تاریخ و زمان ایراد این سخنان گفته اند که در ماه جمادی الثانی سال 36 بوده است.

ولی در منابع تاریخی و حدیثی دیگر ، این خطبه را بخشی از نامه ای مفصّل دانسته اند که امیرالمومنین (علیه السلام) آن را پس از سقوط مصر به وسیله عمرو بن عاص و شهادت محمد بن ابی بکر نوشته است ، بنابراین تاریخ نوشتن این نامه و یا ایراد خطبه بعد از ماه صفر سال 38 بوده است.

موضوع خطبه

این خطبه یکی از معدود سخنانی است که از زوایای گوناگونی مورد نقد و تحلیل قرار گرفته است ، برخی گفته اند :

نگاه امام به شخصیت زن از ورای حادثه جمل است ، چون عائشه جنگی خونینی را با هدف مخالفت با حکومت و خلافت علی (علیه السلام) ، سبب شد؛ لذا امیرمومنان (علیه السلام) کل جامعه زنان را هدف قرار داد.

در پاسخ به این تفسیر باید بگوئیم :

اولا : تخلف و نافرمانی عائشه از نافرمانی و بیعت شکنی طلحه و زبیر شکننده تر نبود؛ بلکه این دو نفر بودند که او را به خون خواهی عثمان تحریک کرده و به میدان جنگ آوردند ، همچنین موضع گیری عائشه در برابر علی (علیه السلام) سنگین تر از مخالفت ها و کارشکنی معاویه و عمرو عاص و خوارج نبود ، بنابراین اگر گفته شود که این سخن علی (علیه السلام) به جهت حضور عائشه در صحنه جنگ بوده است ، پس باید به همان میزان در مذمت مردان نیز سخن می گفت.

ثانیا : همیشه انسان احساسات تند و کینه جویانه اش را نسبت به کسانی ابراز می دارد که طرف مقابل را در جایگاهی برتر و موقعیت پیروزمندانه ببیند ، نه اینکه این احساسات را به کسی نشان دهد که در حالتی از ضعف و شکست قرار دارد.

ثالثا : منطق انسانی و اسلامی اقتضا دارد که خطای یک فرد را به عموم سرایت ندهیم ، و آیا به شخصی مانند امیرمومنان (علیه السلام) که دروازه مدینه دانش پیامبر است می توانیم چنین نسبتی بدهیم؟

رابعا : این خطبه را اگر چه امیرالمومنین (علیه السلام) در باره عایشه و شرکت او در جنگ جمل که حالتی سرزنش گونه دارد ایراد فرموده است ، ولی مخاطبش همه زنان و برای همیشه تاریخ ایراد شده که تفاوت های اساسی بین زنان و مردان را بیان می کند.

تفاوت های زن و مرد در نهج البلاغه

تفاوت یا نقصان؟

استفاده از کلمات و تعابیری مانند «نقص» و مشابه و مترادف با آن ، شاید برای بعضی از اذهان ایهام آور و موجب خطا در فهم مراد باشد و لذا استفاده از کلمه تفاوت ، بار منفی این نگاه را کمتر می کند ، و بهتر است بگوئیم فقط جابجائی کلمه صورت پذیرفته است.

اما حقیقت امر این است که وجود این تفاوت ها موضوعی غیر قابل انکار است؛ زیرا تفاوت های جسمی و روحی زن مانند تفاوتی است که در اعضای بدن انسان وجود دارد؛ یعنی هر عضوی وظیفه و مسئولیت خاصی را به عهده دارد؛ ولی در عین حال مرتبط به یکدیگر هستند ، مثلا چشم انسان عضوی حساس و ظریف و لطیف است که وظیفه اش آگاهاندن انسان از اطراف و جهان بیرون است؛ ولی عضو دیگری مانند پای انسان ، عضوی خشن است که کار چشم را انجام نمی دهد و هیچ نقصی برای وی محسوب نمی شود ، پس تفاوت ها نمی تواند دلیل نقص باشد.

بنابراین امیرمومنان (علیه السلام) این تفاوت ها را در سه محور همراه با بیان فلسفه و علل آن توضیح می دهد.

پاسخ حلی

برای بیان پاسخ حلی باید گفت که این خطبه به چند محور اصلی تقسیم می شود که باید به صورت جداگانه توضیح داده شده و پاسخ ارائه گردد.

نقصان یا تفاوت درایمان

اسلام با صراحت کامل و قاطعانه هویت انسانی زن و مرد را متحد می داند.

نصوص قاطعانه قرآن در بیان وحدت هویت انسانی مرد و زن قابل خدشه و تردید نیست. از جمله نصوص روشن گر این وحدت آیات ذیل است :

تساوی در خلفت

«یا اَیُّهَا النَّاسُ اِنَّا خَلَقْناکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَ اُنْثی وَ جَعَلْناکُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا اِنَّ اَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ اَتْقاکُمْ؛

ای مردم ، ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم و شما را گروه ها و قبائل قرار دادیم ، تا یکدیگر را بشناسید و با همدیگر زندگی هماهنگ داشته باشید ، با ارزش ترین شما نزد خداوند باتقوی ترین شما است.»

تساوی در گرفتن پاداش بر اساس عمل

«فَاسْتَجابَ لَهُمْ رَبُّهُمْ اَنِّی لا اُضِیعُ عَمَلَ عامِلٍ مِنْکُمْ مِنْ ذَکَرٍ اَوْ اُنْثی؛

خداوند آنان را چنین اجابت کرد که من عمل هیچ یک از عمل کنندگان شما را از مرد و زن ضایع نمی کنم.»

تساوی زن و مرد در کسب ارزش ها

«اِنَّ الْمُسْلِمِینَ وَ الْمُسْلِماتِ وَ الْمُوْمِنِینَ وَ الْمُوْمِناتِ وَ الْقانِتِینَ وَ الْقانِتاتِ وَ الصَّادِقِینَ وَ الصَّادِقاتِ وَ الصَّابِرِینَ وَ الصَّابِراتِ وَ الْخاشِعِینَ وَ الْخاشِعاتِ وَ الْمُتَصَدِّقِینَ وَ الْمُتَصَدِّقاتِ وَ الصَّائِمِینَ وَ الصَّائِماتِ وَ الْحافِظِینَ فُرُوجَهُمْ وَ الْحافِظاتِ وَ الذَّاکِرِینَ اللَّهَ کَثِیراً وَ الذَّاکِراتِ اَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ مَغْفِرَةً وَ اَجْراً عَظِیماً؛

مردان مسلمان و زنان مسلمان ، مردان مومن و زنان مومنه مردان عبادت کننده و زنان عبادت کننده ، مردان و زنان راستگو و مردان و زنان شکیبا و مردان و زنان خشوع کننده در برابر عظمت الهی ، مردان و زنان بخشاینده ، مردان و زنان روزه گیر ، مردان و زنانی که عفت خود را حفظ می نمایند ، مردان و زنانی که خدا را فراوان بیاد می آورند ، خداوند بر همه آنان مغفرت و پاداش بزرگی را آماده ساخته است.»

با وجود سه آیه فوق و آیات دیگر که صریحا و بدون کمترین ابهام ، مرد و زن را از نظر شخصیت و عناصر و اوصاف عالی و ارزشمند آن ، متحد معرفی میکند. اهانت و تحقیر زن یا اسناد اهانت و تحقیر زن به اسلام ناشی از بی اطلاعی از مفاد آیات فراوانی است که در قرآن آمده است. این است بعد انسانی و هویت شخصیتی زن از دیدگاه اسلام.

بنابراین مقصود از عبارت «نواقص الایمان» در کلام حضرت ، تفاوت در ایمان به معنای ایمان و اعتقاد به خدا و پیغمبر و دیگر اصول و فروع اعتقادی نیست؛ زیرا آن ایمان در زن و مرد یکسان است و میزان آن را تنها خدا می تواند تعیین کند؛ بلکه ایمان مورد اشاره امیرمومنان ، بهره بردن از عمل و عبادات و کم شدن نصیب زن بطور قهری در روزهای قاعدگی است.

به بیان دیگر ، زن در دوران قاعدگی نماز و روزه را ترک می کند. نه این که زن در دوران قاعدگی فاسق است و عادل نیست ، دروغگو است و راستگو نیست ، و نه این که شخصیت اعتقادی او مختل شده است ، بلکه به جهت وضع روانی خاصی که پیدا می کند (و روان پزشکان این وضع روانی را مشروحا مطرح می کنند) به جهت لزوم رهائی روان زن از توجه دقیق ، که در حال نماز پیش می آید و لزوم آزاد ساختن دستگاه گوارش و معده در غذا و آشامیدنی ها که در دوران قاعدگی خیلی اهمیت دارد ، تکلیف نماز و روزه از زن برداشته می شود.

در عین حال رابطه زن با خدا به وسیله ذکر در نماز بدون احساس فشار از تکلیف معین ، محفوظ و دائمی است و او می تواند در اوقات نماز در حال ذکر خداوندی باشد و روزه هایی را که در روزهای قاعدگی ترک کرده است ، در غیر آن روزها قضا نماید.

به توضیحی که خود حضرت در این خطبه دارد توجه فرمایید :

فَاَمَّا نُقْصَانُ اِیمَانِهِنَّ فَقُعُودُهُنَّ عَنِ الصَّلَاةِ وَ الصِّیَامِ فِی اَیَّامِ حَیْضِهِنَّ.

نتیجه

از این بحث و تحقیق روشن می شود که مقصود از نقص ایمان زن ، نقص رابطه زن با خدا نیست ، بلکه مقصود حالت استثنائی موقت است که زن به جهت حالت عارضی جسمانی که اغلب با دگرگونی های روانی توام می باشد ، از فشار تکلیف معین و مقرر رها می گردد.

تفاوت های زن و مرد در نهج البلاغه

تفاوت یا نقصان در ارث

عبارت : «نواقص الحظوظ» در فرمایش امام ناظر به تفاوت سوم میان زن و مرد در سهم الارث است که بر گرفته از این شریفه است :

«یُوصِیکُمُ اللَّهُ فِی اَوْلادِکُمْ لِلذَّکَرِ مِثْلُ حَظِّ الْاُنْثَیَیْنِ؛

خداوند در باره فرزندانتان به شما توصیه می کند که سهم مرد را برابر سهم دو زن باشد.»

یا در آیه دیگر آمده است :

«فَلِلذَّکَرِ مِثْلُ حَظِّ الْاُنْثَیَیْنِ یُبَیِّنُ اللَّهُلَکُمْ اَنْ تَضِلُّوا وَ اللَّهُ بِکُلِّ شَیْ ءٍ عَلیمٌ.»

و امیرمومنان (علیه السلام) در تفصیل مطلب فرمود :

«وَاَمَّا نُقْصَانُ حُظُوظِهِنَّ فَمَوَارِیثُهُنَّ عَلَی الْاَنْصَافِ مِنْ مَوَارِیثِ الرِّجَالِ.»

البته این قانون در همه مسائل ارث کلیت ندارد از آن جمله :

1. اگر وارث میت فقط پدر و مادر و یک پسر باشد ، مال شش قسمت می شود ، چهار قسمت را پسر و هر یک از پدر و مادر یک قسمت می برند؛

2. اگر میت چند برادر و خواهر مادری داشته باشد ، مال به طور مساوی میان آنان تقسیم می شود؛

3. سهم الارث فرزندان برادر و خواهر مادری میان زن و مرد مساوی تقسیم می شود؛

4. اگر وارث میت منحصر به جد و جده مادری باشد ، مال میان آن دو مساوی تقسیم می شود؛

5. اگر وارث میت هم دائی و هم خاله باشد و همه آنها پدر و مادری یا پدری ، یا مادری باشند مال به طور مساوی میان آنان تقسیم می شود. و در آن موارد که مرد دو برابر زن ارث می برد ، بدان جهت است که معمولا زن ها که اداره شئون خانواده را به عهده می گیرند از شرکت دائمی در مسائل اقتصادی جامعه و ورود در انواع گوناگون آن مسائل معذور می باشند ، لذا تهیه وسایل معیشت آنان برای مردان واجب است ، از طرف دیگر مردان در معرض نوسانات اقتصادی از نظر سود و زیان بیشتر قرار می گیرند ، در صورتی که صنف زن مانند مرد در معرض زیان و آسیب اقتصادی نیست و او همواره از نظر معاش تامین است. به اضافه این که مهریه ای که زن به مقدار عادلانه از مرد می گیرد ، می تواند نوعی جبران سهم الارث او بوده باشد.

نقصان یا تفاوت درعقل

محور سوم کلام امیرمومنان (علیه السلام) (نواقص العقول) است. در توضیح این جمله می گوییم :

اولا : چنانکه در مبحث گذشته گفتیم : مقصود از نقص ، کاهش ارزشی نیست؛ بلکه عدم تساوی شهادت مرد و زن که امیرالمومنین (علیه السلام) بیان فرموده اند ، با نظر به محدودیت طبیعی ارتباطات زن با حوادث و رویدادهای بسیار گوناگون است که مرد در آنها غوطه ور است و توانائی دقت و بررسی عوامل و مختصات و نتائج آنها را بیش از زن دارا می باشد و کنجکاوی مرد و نفوذ فکری او در ریشه های حوادث یک امر طبیعی است که در نتیجه قرار گرفتن مرد در امواج گوناگون و تلاطم های متنوع زندگی ، به وجود می آید.

لذا اگر مردی را فرض کنیم که از قرار گرفتن در امواج و خطوط پر پیچ و خم حوادث زندگی برکنار بوده باشد و این برکنار بودن ارتباطات عادی وی را با جهان عینی و زندگی محدود نماید ، بدون تردید شهادت او هم در باره اموری که معمولا از آنها برکنار است ، دچار اشکال می گردد.

به همین جهت است که شهادت زن ها در موارد زیادی حتی بدون تعدد ، مساوی شهادت مردها می باشد و آن موارد عبارتند از موضوعاتی که با شهادت و گواهی و اعتراف خود زن ها دانسته می شود.

مانند شهادت زن به این که در روزهای قاعدگی است یا در روزهای طهر و این که بچه ای که در شکم او است مربوط به کدام مرد است و غیر ذلک.

با توجه به توضیح فوق سخن امیرمومنان (علیه السلام) نیز این است :

«وَاَمَّا نُقْصَانُ عُقُولِهِنَّ فَشَهَادَةُ امْرَاَتَیْنِ کَشَهَادَةِ الرَّجُلِ الْوَاحِدِ.»

نکته قابل تذکر این که از آن جهت که زن نگهبان طبیعی و اولی حیات است ، خداوند متعال عواطف و احساسات او را خیلی قوی تر و متنوع از مرد قرار داده است ، زیرا :

اولا : بزرگ ترین مسئولیت زن آماده کردن محیط زندگی سالم و بسترسازی فضای مناسب و شایسته جهت تربیت نسل های بعدی است که ظرافت خاص خودش را دارد و مردها از چنین ظرافتی کم بهره اند.

ثانیا : نشاط روحی حرف اول سلامت روحی و به تبع آن جسمی است که مرد این نشاط را از محیط خانه گرفته و در ادامه شغل و زندگی اش از آن کمک می گیرد.

ثالثا : سیاست شوهرداری که در نهایت تملک شوهر به وسیله زن است از مسائل ظریفی است که روح لطیف و ظریف توانائی آن را دارد.

بیوگرافی

پیج اینستاگرام نم نمک

این مطلب مفید بود؟
(0 رای)
0%

نظر دادن