ثبت بیوگرافی در گوگل
ثبت بیوگرافی در ویکی پدیا
تبلیغات

در این مطلب جدید در سال 1403 و سال 2024 ، توبه زن بدکاره و داستان زنی آبستن نزد امیرالمومنین و داستان تشت حضرت علی و توبه زنی که به شوهرش خیانت کرده و جوان گناهکار و حضرت علی و مجازات های حضرت علی و حد زدن حضرت علی و توبه جوانی که خیاط زنانه بود در نم نمک.

ماجرای توبه زن زناکار نزد حضرت علی بعد از خیانت

خلیفه باشی یا نباشی ، به عدالت که مشهور باشی ، قضاوت ها را به تو ارجاع خواهند داد و از تو کمک خواهند خواست. علی بن ابی طالب علیه السلام ، چه در دوران خلفا و چه در دوران خلافت خود ، قضاوت های فراوانی کرده است؛ به عناوین و عبارت ها و دلایل مختلف. او ملجأ و پناه است و حقی که حق با او شناخته می شود.ماجرای توبه زن زناکار نزد حضرت علی بعد از خیانتماجرای توبه زن زناکار نزد حضرت علی بعد از خیانت

در این یادداشت به سراغ قضاوت هایی چند از مولای متقیان رفتیم که مخاطب حکم ، زنان بودند و احکام به نوعی زنانه بود. شاید که در این ایام و لیالی بیش از پیش قدر شیعه بودنمان را بدانیم.

توبه زن زناکار

1.کودک سفیدپوست

مردی همسرش را نزد خلیفه دوم برده و گفت : خودم و زنم سیاه هستیم و او پسری سفید به دنیا آورده. خلیفه رو به جمع کرده و نظر ایشان را خواست؛ همه گفتند زن باید سنگسار شود.

مأموران اجرای حکم که زن را می بردند ، در میانه راه با امیرمومنان (ع) برخورد کردند و حضرت ماجرا را پرسیدند و آنان شرح ماوقع گفتند. حضرت (ع) رو به مرد کرده و پرسیدند : آیا زنت را متهم می کنی؟ مرد گفت : نه. حضرت باز هم سوال کردند : آیا در حال قاعدگی با او همبستر شده ای؟ مرد تأیید کرد و گفت : بله ، یک شب که ادعا می کرد قاعده است ، من گمان کردم به جهت سرما عذر می آورد؛ پس با او همبستر شدم. حضرت از زن نیز پرسید که آیا شوهرت در آن حال با تو نزدیکی کرده است؟ زن هم تأیید کرد.

در این زمان امیرمومنان علیه السلام به آنان فرمود : برگردید که این فرزند ، پسر شماست و علت سفیدشدنش این است که خون حیض بر نطفه غلبه کرده است؛ آن گاه که این کودک بزرگ شود ، رنگ پوست او سیاه می شود.

2.ادعای زن زناکار

در دوران خلیفه دوم ، زنی به زنا اعتراف کرد و اصرار داشت حد زنا بر او جاری شود تا از عذاب الهی در امان بماند. خلیفه هم به مجازات زن فرمان داد. در این میان امیرمومنان علیه السلام وارد دعوا شدند و به خلیفه گفتند : از زن بپرسید در چه شرایطی و به چه علت مرتکب این عمل شده بود؟

زن گفت : تشنه در بیابان مانده بودم که چادری از دور دیدم؛ وارد چادر شده و تقاضای آب کردم. مرد داخل چادر ، آب نداد و قصد تجاوز به من را داشت که از خیمه بیرون آمدم ، اما این بار تشنگی مرا بی تاب کرد و چشمانم سیاهی رفت ، در این حالت بود که به گناه تن دادم.

امام علی علیه السلام فرمود : این ، همان اضطراری است که در قرآن کریم حد آن برداشته شد ، او را رها کنید.

3.زن باردار زناکار

باز هم در زمان حکومت خلیفه دوم بود که زن حامله ای را به جرم زنا آوردند. زن اعتراف کرد و خلیفه حکم به اجرای حد شرعی داد که امیرمومنان وارد دعوا شده و مانع اجرای حد شدند. حضرت ، خطاب به خلیفه گفت : این زن ، فاسد است و گناهکار ، اما کودکی که در رحم دارد ، بی گناه است.

خلیفه عاجزانه پرسید : چه باید کرد؟ امیرالمومنان علیه السلام فرمود : باید تا تولد فرزند و سرپرست یافتن برای او ، به زن مهلت دهید ، آن گاه حد الهی را بر او جاری کنید.

4.زن دیوانه زناکار

خلیفه دوم ، حکم به سنگسار زن دیوانه ای که شوهر نداشت و کودک شش ماهه ای به دنیا آورده بود ، داد. علی بن ابی طالب علیه السلام فرمود : «حَملُهُ وَ فِصالُهُ ثَلاثُونَ شَهرا» مدت حمل و شیرخواری اش سی ماه تمام است. و پروردگار نیز خودداری از شهوت را از مجنون برداشته است؛ چراکه «اِنَ اللهَ رَفَعَ القَلَمَ عَنِ الَمجنُونِ».

5.همسری پیرمرد

زنی را نزد خلیفه دوم آوردند که همسر پیرمردی شده بود و پیرمرد از دنیا رفته بود و این که زن از او پسری داشت. پسران پیرمرد به زن ، تهمت زنا زده و بر آن گواهی می دادند تا پسر زن از ارث پدرشان محروم شود. خلیفه دوم ، سخن پسران را پذیرفت و دستور به سنگسار زن داد.

امیرمومنان (ع) از آن مسیر عبور می کرد که نگاه زن به او افتاد و به تظلم خواهی گفت : ای پسر عم رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم کاغذی دارم. حضرت کاغذ را مطالعه کرده و فرمود : این زن تاریخ ازدواج با شوهر و تاریخ همبستر شدن با او و کیفیت آن را در این ورقه یادداشت کرده است؛ هرچه زودتر او را رها کنید.

سال ها بعد ، روزی مولای متقیان آن کودک را با کودکان دیگر به بازی گرفت و در میانه بازی به آن ها گفت که بنشینند. همه نشستند. سپس خواست که برخیزند. همه برخاستند ، ولی کودک آن زن نتوانست و به ناچار بر دو دست خود تکیه زد و برخاست.

در این هنگام امیرمومنان علیه السلام فرمود : او فرزند همان پیرمرد است. و کودک را نزد خود خواند و سهم او را از ارث پدر پرداخت کرد و بر تمام برادرانش حد افترا جاری ساخت و در جواب تعجب خلیفه دوم فرمود : از تکیه پسر بر دست ها ، ضعف پیرمرد را دریافتم.

6.کودک شش ماهه

در زمان خلیفه دوم ، زنی در شش ماهگی کودکی به دنیا آورد و شوهرش نزد خلیفه آمد و شکایت کرد که همسر من شش ماه پس از عروسی با من ، بچه آورده است؛ زن نیز پذیرفت. همگان به زن و رابطه پیش از ازدواج او شک کردند و خلیفه دستور داد او را سنگسار کنند.

در این میان امیرمومنان علیه السلام که در مجلس حضور داشت ، رو به خلیفه کرد و فرمود : اگر این زن با کتاب خدا با تو به خصومت برخیزد ، تو را محکوم خواهد کرد؛ زیرا خداوند می فرماید : «وَحَملُهُ وَ فِصالُهُ ثَلاثُونَ شَهرا.» مدت بودن طفل در رحم و از شیر بازگرفتن او سی ماه است؛ و در جای دیگر فرموده : «وَالوالِداتُ یُرضِعنَ اَولادَهُنَ حَولَینِ کامِلَین لِمَن اَرادَ اَن یُتِمَ الرضاعَةَ»؛ مادران فرزندان خود را در صورتی که بخواهند شیر کامل دهند ، باید مدت دو سال حصانت کنند و ادامه داد : از انضمام این دو آیه چنین استفاده می شود که چون مادر شیردادن فرزندان خود را در عرض دو سال تکمیل می کند ، از آن جایی که به حکم قرآن ، مدت شیردادن و در رحم ماندن کودک سی ماه است ، پس کمترین مدت حملش شش ماه خواهد بود.

بیوگرافی

پیج اینستاگرام نم نمک

این مطلب مفید بود؟
(5 رای)
52%

نظر دادن