ثبت بیوگرافی در گوگل
ثبت بیوگرافی در ویکی پدیا
تبلیغات

در این مطلب جدید در سال 1403 و سال 2024 ، شمس به مولانا چه گفت و چهل نصیحت شمس به مولانا و شمس و مولانا گی بودن؟ و مولانا به شمس گفت پس زخم هایمان چه و جدایی شمس و مولانا و متن شعر دیدار شمس و مولانا و رابطه مولانا و شمس و عشق بین مولانا و شمس تبریزی و اشعار مولانا در فراق شمس در نم نمک.

شمس به مولانا چه گفت؟

آشنایی شمس تبریزی با مولانا باعت شد مولانا مسیر عرفانی را طی کند و به تعالی روح برسد.شمس به مولانا چه گفت؟شمس به مولانا چه گفت؟

آشنایی شمس و مولانا تاثیرات زیادی را بر روی مولانا گذاشت و مسیر زندگی او را دیگرگون کرد.

روزی مولانا در کنار حوضی مشغول تحصیل و خواندن کتاب هایی قطور و مهم در خصوص عرفان بود که شمس از راه رسید و تمام کتاب های او را در آب انداخت.

شمس به مولانا چه گفت؟

این کار شمس ، مولانا را بسیار ناراحت می کند و به او می گوید چرا کتاب هایم را در آب ریختی زیرا این کتاب ها برای من بسیار ارزشمند بودند و برخی از آنها کتاب هایی بود که از پدرم برایم مانده بود.

شمس به مولانا می گوید این کتاب ها چه بود که می خواندی؟ مولانا در جواب شمس می گوید این کتاب ها قیل و قال بود. شمس کتاب ها را از آب درمی آورد در حالی که تمامی کتاب ها خشک بودند ، مولانا با تعجب می پرسد چطور کتاب ها خشک هستند؟ شمس در جواب او می گوید آنچه تو خواندی قیل و قال بود آنچه من انجام دادم ذوق و حال بود.

در جایی از مثنوی مولانا نیز این گونه آمده است که : ما برون را ننگریم و خال را ، ما درون را بنگریم و حال را که تصدیق کننده همین موضوع است و می خواهد بر ارزشمندی درونیات تاکید کند.

این وابستگی به درجه ای رسیده بود که مولانا از زن و فرزند خود دوری می کرد و بیشتر به سمت شمس تبریزی گرایش داشت.

این موضوع باعت شد شمس ، مولانا را برای یک سال ترک کند اما مولانا به دنبال شمس رفت و او را برگرداند اما مجددا بعد سال ها باز این اتفاق تکرار می شود اما این بار شمس برای همیشه مولانا را ترک می کند.

بعد از رفتن شمس مولانا شروع به سرودن دیوان شمس می کند و از این جهت اسم دیوانش را «دیوان شمس تبریزی» می گذارد که علاقه و عشق زیادش به شمس را به همراه اثرش جاودانه کند.

مولانا قبل از آشنایی با شمس هم شمه شاعری داشته است و گاهی شعر می سروده اما پس از دیدار با شمس قدم در وادی عرفان می گذارد.

مولانا در جایی از دیوان شمس خطاب به شمس آورده است :

زاهدی بودم ترانه گویم کردی

سرمنزل بزم و باده جویم کردی

سجاده نشین باوقاری بودم

بازیچه کودکان کویم کردی

شمس به مولانا چه گفت؟

که این ابیات نشان دهنده علاقه و توجه خاص مولانا به شمس تبریزی است.

تاثیر شمس بر روی مولانا به حدی بوده است که در این بیت مولانا می خواهد بگوید من سجاده نشین باوقاری بودم که فقط به مسائل عبادی روزمره خودم می رسیدم اما تو مرا به جایگاهی از عرفان رساندی که هرکسی مرا به تمسخر می گیرد.

از مقامات تبتل تا فنا پله پله تا ملاقات خدا

نهایتا آشنایی مولانا با شمس تبریزی منجر به ملاقات خدا برای مولانا شد و شمس تاثیرات فراوان دیگری نیز بر مولانا گذاشت که در خصوص آن ها می توان به اختصار گفت : مولانا به درجه ای از عرفان رسید که به تعالی روح دست پیدا کرد.

بیوگرافی

پیج اینستاگرام نم نمک

این مطلب مفید بود؟
(2 رای)
100%

نظر دادن