ثبت بیوگرافی در گوگل
ثبت بیوگرافی در ویکی پدیا
تبلیغات

در این مطلب جدید در سال 1403 و سال 2024 ، در ادامه با بیوگرافی کامل ایرن زازیانس بازیگر مطرح سالهای دور سینمای ایران به همراه فیلمشناسی و عکسهای ایرن زازیانس با شما در نم نمک خواهیم بود.

زندگینامه ایرن زازیانس و همسرش(Irene Zazians)

  • نام اصلی : ایرن زازیانس
  • زمینه فعالیت : سینما ، تئاتر
  • متولد : 20 مرداد 1306 اوت 1927 بابلسر ، مازندران
  • والدین : الکساندر زازیانس و واریا
  • مرگ : 7 مرداد 1391 (84 سال)
  • مدفن : گورستان ارامنه تهران (بوراستان)
  • ملیت : ایرانی
  • پیشه : هنرپیشه
  • سال های فعالیت در سینما : 1336-1360
  • همسر ها : محمد عاصمی و شاهرخ رفیع
  • قد :

بیوگرافی کامل ایرن

ایرن زازیانس متولد 20 مرداد 1306 در بابلسر هنرپیشه ایرانی ارمنی تبار تئاتر ، سینما و تلویزیون بود.بیوگرافی ایرن بازیگر و همسرش(اول و دوم) + زندگینامهبیوگرافی ایرن بازیگر و همسرش(اول و دوم) + زندگینامه

ایرن زازیانس - Irene Zazians

ایرن زازیانس - Irene Zazians

ایرن بازیگری را از تئاتر فردوسی آغاز کرد و سپس به سینمای ایران راه یافت و تا زمان انقلاب به کار ادامه داد. او در حدود 30 فیلم سینمایی بازی کرد که از بین آنها می توان به خداحافظ رفیق ، محلل ، بلوچ و مو سرخه اشاره کرد.

ایرن زازیانس در سال 1306 در بابلسر به دنیا آمد. در 1322 همراه خانواده اش به تهران مهاجرت کرد. در 1328 با بازی در نمایش کارمند شریف به طور جدی جذب تئاتر شد و در نمایش های بسیاری بازی کرد. وی از سال 1329 فعالیت خود را با گروه نوشین در تئاتر سعدی ادامه داد و در نمایش بادبزن نوشته اسکار وایلد بازی کرد. از 1336 به سینما روی آورد و طی بیست سال نزدیک به سی عنوان فیلم را در کارنامه بازیگری اش ثبت کرد. نخستین فیلمش را با نام مردی که رنج می برد به کارگردانی محمدعلی جعفری بازی کرد و پس از آن با کارگردانانی چون شاپور قریب (در خروس) ، امیر نادری (در خداحافظ رفیق) همکاری کرد. در دو فیلم ساموئل خاچیکیان به نام های دلهره و اضطراب نیز نقش آفرینی کرده است. در تمام سال های فعالیت سینمایی اش در نقش اصلی یا یکی از نقش های اصلی حضور داشته است.

او درباره نقش های سینمایی اش می گوید :

بازیم در نقش های مختلف متفاوت بود. هر نقشی برایم ویژگی خودش را داشت و سعی می کردم زن هایی را که نقش شان را بازی می کردم ، درک کنم. سیر در احوال این زن ها و مطالعه درباره آنها برایم خیلی جالب بود. به خصوص که همیشه می گفتم من به علاوه یک زن دیگر ، یک تکامل است.

از دیگر فیلم های کارنامه این بازیگر می توان به جاده زرین سمرقند ، ساحل دور نیست ، شام آخر و … اشاره کرد. ایرن در کارنامه سینمایی اش مجموعه های تلویزیونی غریبه ، تخت ابونصر و سلطان صاحبقران (به کارگردانی علی حاتمی) را نیز ثبت کرده است که در مجموعه اخیر نقش مهد علیا را برعهده داشت.

در سال های نخست استقرار جمهوری اسلامی در ایران ، ایرن در دو فیلم سینمایی جایزه به کارگردانی علیرضا داوودنژاد و خط قرمز ساخته مسعود کیمیایی بازی کرد اما هردو فیلم توقیف شدند. وی همچنین در چند قسمت از سریال هزاردستان به کارگردانی علی حاتمی حضور داشت اما بخش هایی که ایرن در آن بازی کرده بود حذف شدند و در نهایت هم زمان با موج ممنوعیت کار بازیگران قبل از انقلاب ، به صورت رسمی ممنوع الکار شد.

آخرین تصویر ایرن در فیلم شیرین (عباس کیارستمی ، 1387) بر پرده نشست.

ایرن که در سال های آخر زندگی با بیماری سرطان ریه دست و پنجه نرم می کرد سرانجام بامداد روز شنبه هفتم مردادماه در سن 85 سالگی در تهران درگذشت. مراسم تشییع وی روز دوشنبه نهم مرداد در آرامستان بوراستان به خاک سپرده شد.

سال های نخست زندگی ایرن

ایرن زازیانس در روز بیستم مردادماه سال 1306 در شهر بابلسر و در خانواده ای ارمنی به دنیا آمد. خانواده زازیانس از بازماندگان نسل کشی ارمنی ها در 1915 میلادی بودند که از نخجوان به ایران مهاجرت کردند. پدرش ، الکساندر زازیانس از اهالی غرب ارمنستان بود که توانست از نسل کشی ارمنی ها توسط عثمانی ها جان سالم به دربرد و پس از ازدواج با دختر زیبای ارمنی به نام واریا که از ساکنین شرق ارمنستان بود ، از این کشور بگریزد. وی پس از خروج از ارمنستان به ایران مهاجرت نمود و به اتفاق همسر و خانواده اش در مازندران اقامت گزید. اما سه فرزند نخست این خانواده به دلایلی همچون بیماری در سنین پایین از دنیا رفتند و ایرن ، فرزند چهارم این خانواده به شمار می آمد.

کودکی ایرن

ایرن در کودکی برای تحصیل به مدرسه شاهدخت بابلسر رفت و تحصیلات خویش را در همین مدرسه تا حد سیکل (سیکل اول) ادامه داد. وی از همان روزگار به ادبیات و هنر و داستان و مقولات نمایشی علاقه مند شد و اولین تجربیات بازیگری خویش را نیز در دوران تحصیل در مدرسه شاهدخت از سر گذراند.

ایرن در سن 16 سالگی با محمد عاصمی (شاعر ، نویسنده و ناشر مجله کاوه در آلمان) آشنا شد و به ازدواج او درآمد. چند سال بعد ایرن به اتفاق همسرش به تهران آمد و علاقه فراوان او به هنرهای نمایشی در کنار تلاش و پشتکار زیادش سبب شروع فعالیت هنری حرفه ای او در تهران گردید.

عکسهای اینستاگرام ایرن زازیانس

عکسهای اینستاگرام ایرن زازیانس

ورود ایرن به تئاتر

ایرن زازیانس نخستین بار بازی در تئاتر را در سال 1328 تجربه نمود. در این سال وی در تئاتر فردوسی در نمایشی به نام کارمند شریف بازی کرد. اما ماجرای حضور او در این نمایش ، بسیار اتفاقی بوده است :

ایرن که بسیار جوان بود ، بعدازظهرها برای تماشا به تئاتر فردوسی در خیابان لاله زار می رفت. تئاتر فردوسی توسط عبدالحسین نوشین (بنیانگذار تئاتر نوین در ایران) و همسرش بانو لرتا بنیانگذاری شده بود و در آن زمان گروهی از هنرمندان آن روز تئاتر از جمله نسرین جعفری ، علی محزون ، مهین دیهیم و هوشنگ سارنگ ، زیر نظر آقای استپانیان در حال تمرین نمایش کارمند شریف بودند. ایرن هر روز به تئاتر فردوسی می رفت و تمرین آنها را تماشا می کرد. به او اجازه داده بودند تا در گوشه ای از جایگاه تماشاگران آرام و ساکت بنشیند و نحوه تمرین استپانیان با هنرپیشه ها و سپس اجرای این نمایش را نگاه کند. از قضا در یکی از همین روزها مهین دیهیم به شدت مریض شد و نتوانست در اجرا حضور به هم برساند. از آنجا که اجرای گروه به خطر افتاده بود ، از ایرن که در روزهای متعددی از روند تمرین این نمایش بازدید کرده بود ، برای ایفای نقش به جای مهین دیهیم دعوت به عمل آمد. خود ایرن سالها بعد در زمینه پذیرش این نقش می گوید : اگر امروز بود ، جرات چنین کاری را پیدا نمی کردم. آن جسارت را باید به حساب جوانی ام نوشت…

نخستین تجربه ایرن

اما وقتی ایرن این نخستین تجربه اجرای صحنه را در پایان اولین پرده نمایش پشت سر گذاشت ، به حدی خوب ظاهر شده بود که آقای استپانیان او را در آغوش گرفت و گفت : امشب لرتای دیگری متولد شد!... بدین ترتیب بلافاصله با ایرن قراردادی بسته شد که اولین قرارداد بازی در زندگی ایرن بود و به موجب آن برای 20 شب اجرا در هر ماه 600 تومان به ایرن پرداخت می شد که ایرن تا مدتی این دستمزد را می گرفت.

اما این سال ها مصادف بود با خروج گروه عبدالحسین نوشین از تئاتر فردوسی و تلاش او و همسر هنرمندش لرتا و سایر اعضای گروهش برای راه اندازی تئاتر سعدی. نوشین که از افکار چپ گرایانه داشت و از اعضای فعال و کادرهای مرکزی حزب توده ایران و یکی از اعضای گروه معروف 53 نفر و ازجمله اعضای این گروه که با طراحی خسرو روزبه از زندان قصر گریختند ، به شمار می آمد ، در سال 1327، و پس از تیراندازی به محمدرضاشاه پهلوی یک بار دیگر همراه با گروهی از هم اندیشان خود به زندان افتاد.

بدین ترتیب وی از همان زندان ، و توسط همسرش لرتا ، که با او ملاقات های هفتگی داشت ، گروه تئاتری خود در تئاتر سعدی را در اجرای نمایشنامه ها هدایت می کرد و حتی برای جذب بازیگران خوب به این گروه فعال بود. از جمله یک بار یکی از اصلی ترین اعضای این گروه یعنی نصرت کریمی را موظف نمود که نحوه بازی ایرن زازیانس در نمایش های تئاتر فردوسی را زیر نظر بگیرد و در صورت مطلوب تشخیص دادن بازی ایرن از او برای عضویت در گروه نوشین در تئاتر سعدی دعوت به عمل آورد.

پیوستن به تئاتر سعدی

بدین ترتیب ایرن در سال 1329 به گروه نوشین در تئاتر سعدی پیوست. یعنی درست در همان روزهایی که نوشین در زندان بود و تئاتر سعدی را که به تازگی دایر شده بود از زندان و از راه دور هدایت می کرد. البته گروه تئاتری نوشین سرشار از احترام و اطاعت نسبت به او بودند و به همین دلیل پیوستن ایرن به این گروه جز با موافقت نوشین امکان نداشت. با این اوصاف وقتی بانو لرتا ، همسر نوشین ، ایرن را برای بازی در نقش خانم مارگریت ویندرمیر در نمایشنامه معروف بادبزن خانم ویندیرمیر نوشته اسکار وایلد نامزد می کند ، او را به همراه خود در زندان به ملاقات نوشین می برد و پس از تأیید او ، نقش مذکور به ایرن محول می شود. از آن پس ایرن زیر نظر بانو لرتا مشغول اجرای برنامه های هنری و فعالیتهای نمایشی می شود ، طوریکه مجموع پیس هایی که ایرن در این سال ها در آنها شرکت داشته است ، به حدود 15 نمایشنامه می رسد. هرچند که شاخصترین و معروفترین این نمایشنامه ها همان نمایش بادبزن خانم ویندرمیر به شمار می آید.

اعتراض به انحلال تئاتر سعدی

در سال 1330 که جلوی فعالیت تئاتر سعدی توسط دولت وقت به بهانه اجرای تئاترهای کمونیستی و چپ گرایانه گرفته شد ، ایرن زازیانس از جمله هنرمندانی بود که طی یک اقدام هماهنگ جمعی ، در مجلس شورای ملی آن زمان ، متحصن شدند ، تا اینکه سرانجام پس از 28 روز ، که سه روز آن به اعتصاب غذا گذشت ، موفق گردیدند که مجددا پروانه فعالیت تئاتر سعدی را از دولت وقت بگیرند. گواینکه فعالیت تئاتر سعدی بعد از این واقعه چندان به طول نمی انجامید و این تئاتر به خاطر عقاید چپ عبدالحسین نوشین همواره در معرض حملات مخالفین حزب توده بود و سرانجام نیز در وقایع مربوط به کودتای 28 مرداد 1332 به آتش کشیده شد.

اما پس از به آتش کشیده شدن تئاتر سعدی در نا آرامی های پس از 28 مرداد 1332 و بعد از اینکه عبدالحسین نوشین ناگزیر از فرار به اتحاد شوروی گردید ، گروه تئاتری وی متفرق شد و فعالیت هنری ایرن برای مدت قابل توجهی متوقف گردید.

اما بعد به ناچار به گروه محمدعلی جعفری در تئاتر فرهنگ پیوست. البته تئاتر فرهنگ هم جایی بود که نوشین در شکل گیری آن نقش مهم ایفا کرده بود و حتی در دوران آزادی خود شخصا این تئاتر را اداره می کرد. در تئاتر فرهنگ ایرن زازیانس زیرنظر محمدعلی جعفری و عطاءالله زاهد به فعالیت هنری خود ادامه می دهد و از جمله در کنار توران مهرزاد و شهلا ریاحی در چند نمایش بازی می کند.

ایرن زازیانس در سال 1331 به همراه یک هیئت 8 نفری به منظور شناساندن هنر ایران به اتحاد شوروی مسافرت نمود.

عکس های اینستاگرام ایرن زازیانس

عکس های اینستاگرام ایرن زازیانس

فعالیت ایرن در سینما

پس از چند سال فعالیت ایرن زازیانس در تئاتر فرهنگ و زیرنظر محمدعلی جعفری و عطاالله زاهد ، وقتی که این هنرمندان تصمیم به ساخت فیلم سینمایی گرفتند ، از ایرن نیز برای حضور در سینما دعوت به عمل آوردند و بدین ترتیب ایرن فعالیت سینمایی خود را با بازی در فیلم مردی که رنج می برد (ساخته : محمدعلی جعفری) در سال 1336 آغاز نمود و سپس در اوایل سال 1337 با بازی در فیلم چشم به راه ساخته عطاالله زاهد فعالیت سینمایی خود را ادامه داد.

ایرن زازیانس بعد از این فیلم و در همان سال 1337 در فیلم قاصد بهشت ساخته ساموئل خاچیکیان نیز ظاهر شد که جنجال زیادی را به همراه داشت. در این فیلم ایرن در سن 31 سالگی ، و برای نخستین بار به عنوان یک زن ایرانی با لباس شنای دو تکه روی پرده سینما ظاهر شد ، اقدامی که نه فقط تماشاگران سینمای ایران در دهه سی ، بلکه حتی خود ساموئل خاچیکیان ، کارگردان فیلم را نیز شوکه کرد. چرا که تا آن زمان ظهور ستاره های خارجی زن با لباس شنای دو تکه بر پرده سینماهای آن روز تهران بارها تجربه شده بود ، اما هیچ کس تا آن روز ستاره های ایرانی را با این هیئت در سینما ندیده بود.

ایرن می گوید آن زمان سینماها در تسخیر فیلم های ایتالیایی بود و مردم برای دیدن فیلم های سیلوانا مانگانو و سوفیا لورن سر و دست می شکستند. با نمایش فیلم قاصد بهشت ، برای مدتی فیلم های ایتالیایی از رونق افتاد. استقبال از فیلم به حدی بود که اکثر سینماها به اجبار دو نوبت بیشتر فیلم را نمایش می دادند.

اما گرچه فیلم قاصد بهشت به خاطر پوشش خاص ایرن جنجال آفرید و حتی بنا به روایتی توقیف شد ، اما این مسئله نام ایرن را هر چه بیشتر بر سر زبان ها انداخت و بخصوص محافل سینمایی و مطبوعاتی آن روزگار با نام بردن مکرر از ایرن و چاپ پی درپی تصاویر او ، باعث افزایش شهرت او گردیدند. بعد از آن ایرن در فیلم های دیگری نیز ظاهر شد و موقعیت خود را به عنوان یک زن موفق در سینمای ایران تثبیت نمود. فیلم هایی همچون چشمه آب حیات (ساخته سیامک یاسمی محصول 1338) دلهره (ساخته ساموئل خاچیکیان محصول 1341) و کشتی نوح (ساخته خسرو پرویزی محصول1341) نمونه ای از دیگر فیلم هایی هستند که ایرن بازیگر آنها بوده است.

اما با این همه ، محبوبیت ایرن دیری نپایید و با شیوع فیلم های گنج قارونی ، او به کناره گیری موقت از سینما ناگزیر شد ، چرا که در این دوران اغلب بازیگران زن فیلمفارسی ناگزیر بودند برقصند و با صدای خوانندگان معروف لب بزنند و این کار از ایرن برنمی آمد.

با این وجود از ابتدای دهه پنجاه ، ایرن بار دیگر به سینما بازگشت و با بازی در فیلم هایی چون محلل (نصرت کریمی ، 1350) ، بلوچ (مسعود کیمیایی ، 1351) و حکیم باشی (پرویز نوری ، 1351) تا حدودی مورد توجه تماشاگران و فیلم سازان قرار گرفت و بدین ترتیب به تقریب تا واپسین سال های حکومت پهلوی در ایران به کار هنری خویش ادامه داد.

اما یکی از پر سر و صداترین فیلم های ایرن زازیانس در این سال ها فیلم محلل است. فیلمی که پیوستن ایرن به جمع بازیگران آن و ایفای نقش او به عنوان هنرپیشه زن نقش اول این فیلم شمسی ماجرایی داشت : نصرت کریمی ، کارگردان فیلم ، از تمام بازیگرانی که ممکن بود به نقش شمسی در فیلم هویت ببخشند ، امتحان گرفت ، اما علی رغم تلاش و جستجوی بسیار کسی را در حد ایفای چنین نقشی پیدا نکرد. از طرفی او نمی خواست نقش این زن سنتی مذهبی را به یک بازیگر مسیحی همچون ایرن بدهد. اما نهایتا وقتی کریمی از همه ناامید شد به ناچار به سراغ ایرن آمد و با او شرط کرد که تا یک هفته تمام با یک خانواده سنتی و مذهبی که در خیابان مولوی تهران سکونت داشتند (و قرار بود فیلم در خانه آنها فیلمبرداری شود) ، زندگی کند ، تا آداب و روش زندگی آنها را بیاموزد. بدین ترتیب فیلم محلل با تهیه کنندگی مهدی میثاقیه و کارگردانی نصرت کریمی در همین خانه فیلم برداری شد و ایرن موفق گردید که با شرکت در این فیلم نقطه عطفی در کارنامه سینمایی خود ایجاد کند. نصرت کریمی که همان کسی است که نخستین بار از سوی گروه نوشین مأمور شد تا بازی ایرن در تئاتر فردوسی را زیر نظر بگیرد و در صورت تأیید قدرت بازیگری اش ، از او برای عضویت در گروه نوشین دعوت به عمل آورد ، بعدها بارها اعلام کرد که به عنوان کارگردان این فیلم هرگز از انتخاب ایرن برای ایفای این نقش پشیمان نشده است.

اما ساخته شدن فیلم محلل در آن زمان (سال 1350) ، علی رغم توقیف و لغو اکران آن تنها پس از سه روز یک حادثه بزرگ در سینمای ایران تلقی شد و گرچه عده زیادی زبان به اعتراض و انتقاد از مضمون این فیلم گشودند و مثلا مرتضی مطهری در بهمن 1350 در روزنامه کیهان مقاله ای تند علیه این فیلم نوشت اما در مقابل عده ای هم از فیلم و بویژه نحوه نقش آفرینی ایرن در آن تجلیل نمودند و از جمله شماری از منتقدین وقت سینمای ایران همچون هوشنگ حسامی از بازی ایرن در فیلم محلل دفاع و ستایش به عمل آوردند. در هر حال این فیلم در زندگی حرفه ای ایرن به یک فراز قابل توجه مبدل گردید و کار او را تا آنجا پیش برد که حتی او را نامزد دریافت جایزه سپاس نیز کرد.

اما ایرن به جز سینما و تئاتر ، در تلویزیون نیز یادگارهای با ارزشی از خود بر جای گذاشته است که از آن میان می توان به بازی او در مجموعه تخت ابونصر (که بر اساس نوشته صادق هدایت در تلویزیون ملی ایران ساخته شده و در ارگ بم واقع در استان کرمان فیلمبرداری شده بود) ، و همین طور نقش آفرینی او به نقش مهد علیا در سریال تاریخی سلطان صاحبقران به کارگردانی علی حاتمی و نیز بازی اش در یک قسمت از مجموعه دوستت دارم ، دوستت دارم از ساخته های حمید میر مطهری اشاره کرد.

وی که قبلا از همسر نخست خود محمد عاصمی جدا شده بود ، در همین دوران فعالیت های سینمایی اش ، با دکتر شاهرخ رفیع (تهیه کننده سینما) آشنا شد که این آشنایی به ازدواج انجامید. هرچند که این ازدواج هم به سرانجام نرسید...

عکس های قدیمی ایرن زازیانس

عکس های قدیمی ایرن زازیانس

ایرن پس از انقلاب

ایرن زازیانس پنج سال بعد از انقلاب ایران (1357) با توجه به کارنامه قبل از انقلاب خویش از بازیگری در سینما و تلویزیون منع گردید. وی پس از انقلاب برای مدت چند سال در ایران ماند و حتی در دو فیلم سینمایی یعنی خط قرمز (ساخته مسعود کیمیایی ، 1359) و جایزه (ساخته علی رضا داوودنژاد) بازی کرد. اما هر دو فیلم توقیف شد. اما با این وجود ایرن تا سال 1362 اجازه بازی در فیلم و سریال ها را داشت. به نحوی که حتی در سریال هزاردستان اثر معروف علی حاتمی نیز نقش آفرینی کرد ، اما این بار هم تمامی صحنه های مربوط به بازی او از این سریال حذف گردیدند و در نهایت در سال 1362 و در پی موجی که منتهی به ممنوعیت کار بسیاری از هنرپیشگان سینمای قبل از انقلاب شد ، ایرن نیز از سینما برای همیشه کنار گذاشته شد و پس از آن برای همیشه اجازه بازی از او گرفته شد.

در سال 1362 و بعد از قطع امید کردن ایرن از بازیگری ، وی برای دیدن خواهرش به آلمان رفت و به مدت دو سال در آلمان ماند. چرا که با توجه به مسدود شدن تنها راه امرار معاش او ، یعنی دستمزدی که از بازیگری دریافت می کرد و نیز با توجه به اینکه شوهر و فرزندی نداشت ، ناچار به آموختن کسب دیگری بود و به همین دلیل برای مدت چهارده ماه در فرانکفورت یک کلاس فشرده زبان و یک دوره تخصصی بهداشت و زیبایی پوست را گذراند. تخصصی که به او کمک کرد تا پس از بازگشت به ایران از طریق آن امرار معاش نماید. بدین ترتیب وی به رغم اصرار خواهرش ، ترجیح داد تا به ایران برگردد و در کنار مردمی باشد که فیلم های او را می دیدند. پس در سال 1364 در بحبوحه بمباران های تهران ، به این شهر بازگشت و بلافاصله کارش را در زمینه پوست و زیبایی شروع کرد.

ایرن دور شدن از سینما را با حسرت اینگونه توصیف می کند :

ما قبیله بزرگی بودیم. عاشقانه با هم کار می کردیم. تا روزی کاروان ما در جایی توقف می کند و فردا که قرار است این کاروان حرکت کند ، یکی می آید و می گوید یک عده از شما نباید با این کاروان برود. چون کاروان سالار عوض شده. کاروان حرکت کرد. ما گرد آتش مانده از کاروان نشستیم. سرمان را به هم تکیه دادیم و آرام گریستیم. آتش کاروان به خاکستر گرایید. خاکستر بر سرمان نشست. پیر شدیم … خاکستر بر سرمان نشست…

بیماری و درگذشت ایرن

در اواخر دهه هفتاد ایرن به مدت دو سال با بیماری سرطان دست و پنجه نرم کرد ولی پس از چند سال درمان و انجام دو جراحی سخت که او را بنا به توصیه پزشکان معالجش وادار به کمتر کار کردن و بیشتر قناعت کردن نمودند ، از دام این بیماری مهلک رست.

ایرن بعد از تحمل یک دوره طولانی بیماری سرطان ریه در روز شنبه 7 مرداد 1391 برابر 28 ژوئیه 2012 با در سن 85 سالگی بیمارستان دی در تهران درگذشت.

مراسم خاکسپاری ایرن زازیانس

مراسم خاکسپاری ایرن زازیانس


فیلم شناسی ایرن

نمایش های ایرن
  • بادبزن خانم ویندرمیر
  • پرتگاه
  • پیچ خطرناک
  • تاواریش
  • جاده زرین سمرقند
  • رقیب
  • شب بحرانی
  • شوهر ایده آل
  • شیادان
فیلمهای سینمایی ایرن
نام فیلم سال کارگردان
مردی که رنج می برد 1336 محمدعلی جعفری
چشم به راه 1337 عطاءالله زاهد
قاصد بهشت 1337 ساموئل خاچیکیان
چشمه آب حیات 1338 سیامک یاسمی
مروارید سیاه 1339 مهدی رئیس فیروز
سایه سرنوشت 1340 اسماعیل کوشان
ساحل دور نیست 1341 سردار ساگر
دلهره 1341 ساموئل خاچیکیان
تار عنکبوت 1342 مهدی میرصمدزاده
کشتی نوح 1347 خسرو پرویزی
جاده زرین سمرقند 1347 ناصر ملک مطیعی
پسر زاینده رود 1349 حسین مدنی
خداحافظ رفیق 1350 امیر نادری
عمو یادگار 1350 پرویز کاردان
محلل 1350 نصرت کریمی
همای سعادت 1350 چاناکیا (هندی)
حکیم باشی 1351 پرویز نوری
تختخواب سه نفره 1351 نصرت کریمی
بلوچ 1351 مسعود کیمیایی
خروس 1352 شاپور قریب
تعقیب تا جهنم 1352 روبرت اکهارت
اکبر دیلماج 1352 خسرو پرویزی
موسرخه 1353 عبدالله غیابی
بابا خالدار 1354 مسعود اسداللهی
اضطراب 1354 ساموئل خاچیکیان
شام آخر 1355 شهیار قنبری
برهنه تا ظهر با سرعت 1355 خسرو هریتاش
زخم خنجر رفیق 1358 عزیزالله بهادری
خط قرمز 1360 مسعود کیمیایی
جایزه 1361 علی رضا داوودنژاد

ایرن و اختر کریمی زند در فیلم اکبر دیلماج

ایرن و اختر کریمی زند در فیلم اکبر دیلماج

ایرج قادری و ایرن در فیلم موسرخه

ایرج قادری و ایرن در فیلم موسرخه

داوود رشیدی و ایرن در فیلم خروس

داوود رشیدی و ایرن در فیلم خروس


مجموعه های تلویزیونی ایرن
سال نام مجموعه کارگردان
دوستت دارم ، دوستت دارم 1354-1353 حمید میرمطهری
سلطان صاحبقران 1354 علی حاتمی
غریبه 1354 محمدعلی زرندی فر
تخت ابونصر 1355-1354 مرتضی علوی
هزاردستان 1366-1358 علی حاتمی

ایرن در نقش مهد علیا در سریال سلطان صاحبقران

ایرن در نقش مهد علیا در سریال سلطان صاحبقران


منبع : نم نمک | ایرن ویکی پدیا/hdvk

بیوگرافی

پیج اینستاگرام نم نمک

این مطلب مفید بود؟
(8 رای)
70%

نظر دادن