ثبت بیوگرافی در گوگل
ثبت بیوگرافی در ویکی پدیا
تبلیغات

در این مطلب جدید در سال 1403 و سال 2024 ، بهترین فیلم های ترسناک تاریخ جهان و فیلم های ترسناک جدید و فیلم های ترسناک دوبله فارسی و فیلم های ترسناک جدید و دانلود فیلم های ترسناک و بهترین فیلم های ترسناک و فیلم های ترسناک و بهترین فیلم های ترسناک دوبله فارسی و فیلم های ترسناک جنگلی در نم نمک.

بهترین فیلمهای واقعا ترسناک تاریخ!

به گزارش نم نمک ، در طول سال ها ، تماشاگران از دیدن فیلم های ترسناک و متنوع روی پرده سینما هراسان شده اند و البته در انتها می توان به این مخاطبان یادآوری کرد که این فقط یک فیلم بوده است ، با این حال وقتی مشخص شود که برخی از این فیلم ها بر اساس رویدادهای واقعی ساخته شده اند ، همه چیز تغییر می کند.بهترین فیلم های ترسناک تاریخ جهانبهترین فیلم های ترسناک تاریخ جهان

خواه توسط یک قاتل چاقو به دست ترسانده شده باشید یا توسط یک روح شیطانی تسخیر شده باشید ، انواع جنایات و رویدادهای واقعی زندگی به عنوان منبع الهام برای فیلمسازان و فیلمنامه نویسانی بودند که این داستان های ترسناک را روی پرده سینما زنده کردند. در زیر نگاهی می اندازیم به مهم ترین فیلم های ترسناک سینما که بر اساس حوادث واقعی ساخته شده اند :

آتش در آسمان (1993)

این فیلم ها ترسناک و واقعی هستند

Fire in the Sky

فیلم «آتش در آسمان» داستان «تراویس والتون» را بازگو می کند ، مردی که ادعا کرده در 5 نوامبر 1975 در حالی که در مسیر خانه بوده توسط بیگانگان ربوده شده است ، او برای پنج روز ناپدید شده بود و پس از آن دوباره به خانه بازگشت. او تجربیات خود را در کتابی به نام «تجربه والتون» منتشر کرد که بعداً پس از اکران فیلم با عنوان «آت در آسمان» منتشر شد.

وحشت در آمیتی ویل :

این فیلم در سال 1979 منتشر شد و داستان جیمز برولین و مارگارت کیدر زوج جوانی است که خانه ای را می خرند و آن خانه هدف شکار قرار می گیرد .یکی از فیلم های مستقل در زمان خودش بود ، اما این روزها اینطور به نظر نمی رسد ، رایان رینالد نیز در سال 2005 قابل توجه است.

این فیلم بر اساس داستان واقعی جرج و کتی لوتز بود و خانه ای که نزدیک جزیره ای در نیویورک خریدند.تراژدی اصلی فیلم در سال 1974 اتفاق افتاد ، وقتی یک مرد جوان جان 6 نفر از اعضای خانواده اش را گرفت ؛ یک سال بعد خانواده لوتز از آن خانه نقل مکان کردند.

کابوس در خیابان اِلم (1984)

این فیلم ها ترسناک و واقعی هستند

A Nightmare on Elm Street

فیلم «کابوس در خیابان الم» ساخته «وس کریون» درباره قاتلی است که طعمه های خود را در حالی که در خواب هستند تعقیب می کند. «کریون» فقید در مصاحبه ای به مناسبت سی امین سالگرد ساخت این فیلم عنوان کرد که فرضیه فیلم از مقالات روزنامه لس آنجلس تایمز در مورد پناهجویان مرد و جوان آسیای جنوب شرقی که در خواب مُرده اند الهام گرفته شده است. طبق گزارش ها ، بسیاری از مردان به دلیل کابوس هایی ترسناک و ترس از مرگ از خواب امتناع می کردند ، در مجموع 26 مرد در سال 1981 در خواب ، جان خود را از دست دادند.

روانی :

روانی یکی از فیلم های ترسناک کلاسیک است ، که تا بحال ساخته شده و توسط آلفرد هیچکاک کارگردانی شد. داستانی که بینندگان را با حوادث غیرمترقبه اش شوکه می کند . نورمن بیتس در فیلم بر اساس همان داستان واقعی قاتل سریالی است.

گرچه این فیلم تخیلی است ، اما برای من گفته های مردی بازگو شده که خودش را مقصر مرگ دو زن می داند. اما در عین حال خود را بیگناه حس می کند ، چون دچار شیزوفرنی است. مشکل روانی او از آنجایی بیشتر شد که با مادرش احساس نزدیکی بیشتری کرد.

آنابل (2014)

این فیلم ها ترسناک و واقعی هستند

Annabelle

عروسک نفرین شده آنابل اولین بار در فیلم «احضار» (2013) معرفی شد و بعداً به صورت مستقل ، یک سری فیلم جداگانه با نام های «آنابل» (2014) ، «آنابل : آفرینش» و «آنابل به خانه بازمی گردد» (2017) بر این اساس ساخته شد.

داستان این عروسک برگرفته از ماجرای واقعی عروسکی است که به یک پرستار جوان هدیه داده شده است. اما پس از وقوع مجموعه ای از وقایع مرموز ، این پرستار و دوستش از یک مدیوم برای حل مشکل خود کمک گرفتند که در نهایت مشخص شد که این عروسک توسط روح یک کودک 7 ساله متوفی به نام «آنابل هیگینز» تسخیر شده است.

بهترین فیلم های ترسناک واقعی

این عروسک که گفته می شود توسط یک روح شیطانی نفرین شده است ، برای حملات خشونت آمیز و حداقل دو تجربه نزدیک به مرگ مقصر شناخته شده است. این عروسک تسخیر شده در موزه مخفی متعلق به محققین ماوراء الطبیعه ، با پیامی در زیر جعبه شیشه ای خود نگهداری می شود : «هشدار : در را باز نکنید».

حریص :

حریص فیلم ترسناکی است که به شکل کمدی سیاه ساخته شد ، که اشتباه بود . گاهی پرس هدایت فیلم را در ارتش ایالت متحده آمریکا به عهده داشت . در سال 1800 میلادی این فیلم ترسناک بر اساس دو داستان واقعی بود.

اولین آن دانر پارتی و دومین آلفرد پاکر بود ، که نویسنده به این صورت این متن را نوشت. هر جفت آنان از زمستانی سخت در نوادا با تغذیه همراهانشان جان سالم به در بردند.

احضار (2013)

این فیلم ها ترسناک و واقعی هستند

The Conjuring

در این فیلم «پاتریک ویلسون» و «ورا فارمیگا» در نقش اد و لورین وارن را بازی می کنند ، شیطان شناسانی که به دلیل تحقیق در مورد خانواده لوتز شناخته می شوند. داستان فیلم از یک عروسک وحشتناک آغاز می شود و درباره خانواده ای که در سال 1971 به یک عمارت بزرگ و قدیمی در روستایی در ایالت رود آیلند اسباب کشی می کنند کمی بعد متوجه می شوند که امارت توسط قدرتی ناشناخته و خطرناک تسخیر شده است و بنابراین از دو متخصص مسائل ماوراءالطبیعه به نام های اِد و لورِین وارِن ، کمک می گیرند. «ویلسون» و «فارمیگا» به بازی در دنیای فیلم های «احضار» ادامه دادند و نقش های خود را در دو فیلم «احضار 2» (2016) و «احضار : شیطان مرا وادار کرد» (2021) تکرار کردند.

جن گیری امیلی رز :

قبل از آنکه او این فیلم را کارگردانی کند ، دکتر استرنج و اسکات دریک سون فیلمی بر اساس داستان واقعی به نام جن گیر امیلی رز ساختند. فرمت این فیلم متفاوت از سایر فیلم ها بود.

این فیلم در کلیسا شکل می گیرد که در آن کشیش کاتولیک پس از جن گیری ناموفق امیلی رز تصمیم به قتل آن می گیرد. این فیلم بر اساس داستان انالیس میشل بود. او مرگ امیلی را خودکشی جلوه داد ، اما خانواده اش پی به مرگ او توسط کشیش بردند.

تشریفات مذهبی (2011)

این فیلم ها ترسناک و واقعی هستند

The Rite

در این فیلم «کالین اودوناگو» در نقش «مایکل کواک» بازی کرده که تجربیاتش از پدر «گری توماس» الهام گرفته شده است؛ او یکی از 14 جن گیر دارای گواهی واتیکان است که در آمریکا کار می کند. توماس در حین تحصیل در رم با روزنامه نگاری به نام «مت باگلیو» ملاقات می کند و در ادامه کتابی درباره تجربیات توماس با عنوان «ساختن یک جن گیر مدرن» نوشت. پدر «گری توماس» خودش بر ساخت فیلم سینمایی «تشریفات مذهبی» نظارت داشته است.

هنری : تصویری از یک قاتل سریالی :

اکثر هواداران امروزه میشل راکر را در فیلم مرده متحرک می شناسند. طی سه دهه گذشته او یک قاتل سریالی به نام جان ناتان را در فیلمش به تصویر کشید ، که فیلمی اختلالگر از جانب قاتل است و بیش از 600 قتل در طی 8 سال مرتکب شده است.

جهنم :

این فیلم در سال 2001 منتشر شد و بر اساس داستان گرافیکی آلن مور و ادی کمبل شکل گرفت. در فیلم از جهنم ، که در آن جانی دپ نقش پلیس را بازی می کرد ، وظیفه اش دستگیری جک ریپر قاتل بود.

اما در زندگی واقعی قاتل ناشناخته باقی ماند. ابرلین پلیسی بود که به بازجویی از جک ریپر پرداخت ، تمام سکانسهای آن واقعی بودند و در نتیجه بازجویی شخصی خود ابرلین بود.

پرندگان (1963)

این فیلم ها ترسناک و واقعی هستند

The Birds

داستان کوتاه «پرندگان» اثر «دافنه دو موریه» ممکن است الهام بخش فیلم «پرندگان» ساخته آلفرد هیچکاک در سال 1963 باشد ، اما طبق گزارش ها ، فیلم بر اساس وقایع زندگی واقعی ساخته شده است. داستان فیلم درباره یک شهر ساحلی کالیفرنیا است که توسط دسته ای از پرندگان وحشت زده شده بود. در سال 1961، طبق گزارش ها ، پرندگان در منطقه خلیج مونتری ، به دلیل نامعلومی به خانه های مردم هجوم آوردند. در سال 2011، گزارش شد که محققان جلبک های سم ساز را در پرندگان پیدا کردند که باعث فراموشی ، بی حسی و تشنج می شود.

داهمر (دامر) :

جفری داهمر یک قاتل سریالی بود که 17 مرد را از سال 1978 تا 1991 به قتل رساند و سرانجام دستگیر شد. او از اختلال روانی و شیزوفرنی رنج می برد ، اما در دادگاه تشخیص داده شد که به هنگام قتل 16 مورد در سلامت کامل عقلی و روانی به سر می برده است. به همین دلیل محاکمه شد و به حبس محکوم شد.

این فیلم ها ترسناک و واقعی هستند

تمامی شبکه های تلویزیونی و فیلم ها بر اساس داهمر ساخته شدند ، اما فقط یکی از آنها در سال 2002 داهمر واقعی نامیده شد و داستان مردی را به تصویر می کشد که دنباله رو پدرش است و به دلیل مشکلاتی که در بچگی متحمل شده است ، به جنون و دیوانگی کشیده می شود.

فیلم های ترسناک برتر تاریخ

جفری داهمر فیلم ترسناک بر اساس واقعیت

ورونیکا :

درباره یک نوجوان اسپانیایی است که در ارتباط با شخص مرده ای که دوستش داشته بوده است. این فیلم بر مبنای داستان واقعی نوجوان اسپانیایی است ، که معمای مرگش هرگز حل نشد . در سال 1992 دانش آموز دبیرستانی به نام استفانیا گاترز چند ماه بعد در بیمارستان مرد.

این دو با هم دوست بودند . ورونیکا روح دوستش استفانی را می دید و با او حرف می زد. بعد از مرگ استفانی خانواده اش به پلیس گزارش دادند که آنها متوجه اتفاقات فراطبیعی شدند ، همان چیزهایی که دخترشان نیز تجربه کرده بود. پلیس به بررسی موضوع و شنود صدا پرداخت و سرانجام آن خانه را مرموز نامید.

جیغ (1996)

این فیلم ها ترسناک و واقعی هستند

Scream

فیلم اصلی «جیغ» در سال 1996 که آغازگر یک سری فیلم سینمایی بود ، الهام گرفته از مثله سازی های فلوریدا بود که در آن چندین جوان در جامعه فلوریدا به قتل رسیدند. پس از اینکه «کوین ویلیامسون» ، فیلمنامه نویس ، برنامه ویژه تلویزیونی درباره قتل های گینزویل را تماشا کرد ، این داستان واقعی ، الهام بخش فیلمنامه ای درباره یک قاتل چاقو به دست شد.

ارواح خبیثه (1982)

این فیلم ها ترسناک و واقعی هستند

Poltergeist

این فیلم کلاسیک محصول 1982 که نویسندگی و تهیه کنندگی آن بر عهده «استیون اسپیلبرگ» بود ، داستان خانواده ای را روایت می کند که خانه شان روی یک گورستان ساخته شده بود و ارواح خشمگین آن گرفتار شده بودند. پیش فرض داستان بر اساس خانواده هرمان بود که ادعا می کردند خانه آنها در لانگ آیلند ، نیویورک ، به دلیل اشیایی که به طور مرموزی در اطراف خانه در حال پرواز بودند ، توسط ارواح خبیثه تسخیر شده بود. این خانواده که در نهایت نقل مکان کردند ، معتقدند که این رویدادها به دلیل قرار گرفتن خانه در نزدیکی محل دفن بومیان آمریکا بوده است.

شبح :

شبح داستان خانواده ای است که خانه ای را در بالای زمین بومی آمریکا خریداری میکنند. فیلم کلاسیک شبح چنانچه در نم نمک اشاره شده است درسال 1982 برمبنای خانواده هرمن بود که مدعی بودند اثاثیه آنها جابجا میشود. خانواده هرمن آن خانه را ترک کردند ، اما همچنان به همان شکل باقی ماند .

فیلم برمبنای قتل واقعی و مرموز جانت کریسمس 13ساله درسال 1950 بود رومک 3سال پرستار کریسمس بود وقتی کریسمس به پلیس کلمبیا زنگ زد تا پلیس را باخبر کند گوشی تلفن قبل از ردیابی پلیس قطع شد وقتی رومک به خانه برگشت کریسمس را غرق خون دید سپس مظنون شد که قاتل داخل خانه است چون خانه وراههای ورودی آن را به خوبی میشناخته است اول به او تجاوز شد سپس حلقه آویز شده بود .

کشتار با اره برقی در تگزاس (1974)

این فیلم ها ترسناک و واقعی هستند

The Texas Chainsaw Massacre

این فیلم به کارگرانی «تونی هوبر» با محوریت قتل با اره برقی ، الهام گرفته از زندگی و جنایات قاتلی به نام «اد جین» در دهه 1950 است که با لقب قصاب نیز شناخته می شد ، جین اجساد را از قبرستان بیرون آورد و از استخوان و پوست آنها یادگاری درست کرد. جین همچنین سابقه پوشیدن لباس های زنانه را داشت ، همانطور که بازیگر آن در فیلم اصلی این کار را انجام می دهد.

غریبه ها (2008)

این فیلم ها ترسناک و واقعی هستند

The Strangers

فیلم «غریبه ها» ساخته «برایان برتینو» با بازی «اسکات اسپیدمن» و «لیو تایلر» ، روایتی است از حملات وحشتناک به خانه ها. این داستان از جنایات خشونت آمیز واقعی الهام گرفته شده است ، از جمله قتل های مرتکب شده توسط خانواده منسون و قتل های موسوم به کِدی کابین در سال 1981، که در آن چهار نفر توسط سه مهاجم نقابدار در یک شهر تفریحی کالیفرنیا کشته شدند. قرار است نسخه جدید فیلم «غریبه ها» نیز با کارگردانی «رنی هارلین» ساخته شود.

زودیاک (2007)

این فیلم ها ترسناک و واقعی هستند

Zodiac

فیلم مهیج سال «زودیاک» ساخته «دیوید فینچر» و بازی «جیک جیلنهال» بر اساس قاتل زودیاک ساخته شد که در دهه های 1960 و 70 در پشت قتل های وحشیانه در سانفرانسیسکو بود. قاتل همچنین پلیس را با به اشتراک گذاشتن معما و پیام های رمزگذاری شده از طریق مطبوعات مورد تمسخر قرار می داد. فیلم «دیوید فینچر» با محوریت شخصیت «رابرت گریسمیت» کاریکاتوریست سیاسی با بازی «جیلنهال» است که دهه ها را صرف کشف هویت قاتل کرده است. با این حال ، پرونده زودیاک قاتل حل نشده باقی مانده است.

آبهای آزاد :

این فیلم در سال 2003 منتشر شد ، این فیلم داستان زوجی را بازگو می کند که وقتی تصادفا قایقشان آنان را در وسط اقیانوس جا گذاشت مجبور شدند در آب های آزاد دریای کارائیب که پر از کوسه بود ، برای نجات جان خود شنا کنند.

این فیلم بر اساس داستان واقعی بود که در سال 1998 برای تام و الین اتفاق افتاد طوریکه این فیلم باعث شد تا مردم سالها پای خود را به اقیانوس نگذارند. این داستان تقدیر زوج جوان را نشان می دهد که جسدشان هرگز پیدا نشد.

جن گیر (1973)

این فیلم ها ترسناک و واقعی هستند

The Exorcis

ساخته معروف «ویلیام فردکین» پس از رونمایی در سال 1974 میلادی همچنان به ترساندن مخاطبان ادامه می دهد. فرضیه فیلم بر اساس پرونده پسر 14 ساله معروف به «رولند دو» است. در سال 1994، گزارش شد که وی توسط موجودی شوم تسخیر شده و یک جن گیری توسط کشیش ها بر روی او انجام شد.

فیلم جن گیر

طبق گزارش ها ، فرآیند جن گیری متوقف می شود زیرا این پسر 14 ساله دو تکه فنر تشک را به سمت کشیش پرتاب می کند. چند روز بعد خراش های قرمز رنگ روی پوست او ظاهر می شود و علامت هایی که با املای «LOUIS» وجود دارد. شرایط پیرامون وی همچنان یک رمز و راز باقی مانده است.

کوسه :

داستان یک کوسه سفید است که در نیوجرسی در سال 1916 حمله میکند. و اولین قربانی او چارلز وان سانت 25ساله بود 5روز بعد ودر 45مایلی شمالی این کوسه در دریاچه شمالی قربانی دیگری گرفت.

قسمت وحشتناک داستان آنجاست که به فاصله 30مایل و10 مایل در شمال این کوسه یک مردو پسررا که درحال نجات یک پسر دیگر در رودخانه بودند را میکشد. اما پنجمین قربانی که 30دقیقه بعد مورد حمله قرار گرفت ، زنده ماند. محقق جارج برگس گفت که این اولین موردی بوده که تابه حال اتفاق افتاده است .

داستان واقعی فیلم های ترسناک

فیلم کوسه از فیلم های ترسناک واقعی

دختر همسایه بغلی :

این فیلم درباره پسری است که سعی میکند همسایه اش را از دست خانواده اش نجات بدهد . قاتل سیلویا لیکنز که همان کارگر خانه بنام بنزیسکی 37ساله به عنوان بدترین مجرم درتاریخ ایالت اینوانا شناخته شده است.

لیکنز تنها 16ساله بود که درخانه اش به قتل رسید . والدینشان سیلویا و خواهرش را درخانه با کارگر منزلشان تنها گذاشتند ، که او جسد سیلویا را هفته ها پنهان کرده بود. 3ماه بعد در26 اکتبر 1965 پلیس جسد سیلویا را با صدها زخم بر روی بدنش پیدا کرد.

بنزیسکی به 20سال حبس محکوم شد اما سرانجام آزاد شد بچه های دیگری که مثل سیلویا به قتل رسیده بودند. آنها 2ساله و7ساله بودند .

جعبه دیباک :

ماجرای یک خانواده است که توسط شیطانی درون جعبه دیباک شکنجه میشدند. جیمز هاکسون مدعی است از زمانیکه این جعبه را از سایت ebay بخاطر تولد مادرش خریداری کرده بود ، این مشکل برایش پیش آمد .

این جعبه نه تنها دائما به مادرش آسیب میزد ، بلکه خواهر ، برادر وزن برادر جیمز هم همین مشکل را داشتند . او میخواست که از شر این جعبه خلاص شود. شاید بخواهید بدانید که دیباک چیست دیباک همان روح سرگردان است که ازشخص مرده درون جعبه رفته است .

وینچستر (2018)

این فیلم ها ترسناک و واقعی هستند

Winchester

در این فیلم هیجان انگیز و ماوراء طبیعی ، «هلن میرن» در نقش یک وارث به نام «سارا وینچستر» بازی می کند که بر اساس داستان واقعی خانه اسرارآمیز وینچستر در سن خوزه کالیفرنیا و محل سکونت «سارا وینچستر» فقید است. این خانه به دلیل بازسازی ها و فعالیت های ماوراء الطبیعه ای که گفته می شود در آنجا انجام می شود ، همچنان یک راز باقی مانده است. پس از مرگ دختر شیرخوار وینچستر بر اثر بیماری دوران کودکی و شوهرش بر اثر سل ، او به سن خوزه نقل مکان کرد ، جایی که او بازسازی خانه مزرعه ای هشت اتاقه را آغاز کرد که تا زمان مرگ او در سال 1922 ادامه یافت. همانطور که در وب سایت خانه اسرار وینچستر توضیح داده شده است ، خانه دارای 160 اتاق شامل 40 اتاق خواب ، 40 راه پله ، 13 دستشویی ، 6 آشپزخانه ، 10 هزار شیشه پنجره ، 2 هزار دَر ، 52 نورگیر ، 47 شومینه ، سه آسانسور ، دو زیرزمین و فقط یک دوش است. تور بازدید از این خانه برای بازدیدکنندگان در دسترس است.

زنده زنده خورده شده :

این فیلم درباره صاحب هتل تگزاس است که از بدن مردم برای تغذیه کروکودیل خانگیش استفاده می کرد. دراوایل سال 1900میلادی او حتی چندین سوسمار را نزدیک سالن هتل نگهداری میکرد.

بال که همان صاحب هتل است ، با گارسون های مختلف خانم رابطه داشته است. 3نفر ازآنها گم میشوند. بال دوتا از آنها را کشته بود. خیلی ها براین باورند که او برای تغذیه سوسمار های خانگیش از آنها استفاده کرده است.

اما شواهدی در این باره یافت نشد. همین نگهداری سوسمار و تمساح کاملا نگران کننده بود. زمانیکه پلیس برای بازجویی از او درسال 1938 آمده بود او با گلوله به قلبش شلیک کرد .

جن زدگی در کنتیکت (2009)

این فیلم ها ترسناک و واقعی هستند

The Haunting in Connecticut

در سال 1986، خانواده «اسندیکر» خانه ای را در ایالت کنتیکت اجاره کردند که معلوم شد سابقاً یک مرده شوی خانه بوده است. اد و لورین وارن ، شیطان شناسان معروف ، اعلام کردند که خانه توسط شیاطین تسخیر شده است. تجربیات خانواده اسندکر الهام بخش اتفاقاتی است که برای خانواده کمپبل در فیلم : جن زدگی در کنتیکت» رخ می دهد.

هفت آیین (2014)

 هفت آیین (2014)

تای وست کارگردان فیلم «هفت آیین» (The Sacrament) بیشتر به خاطر ساخت فیلم های ترسناکی که رفته رفته و به آرامی تماشاگر را در ترس و وحشت فرو می برد مانند فیلم های «خانه شیطان» (The House of the Devil) و «مهمانداران» (The Innkeepers) می شناسند. این فیلم ها واقعا ترسناک هستند اما بیننده از تماشای آن ها لذت خواهد برد. اما رویه فیلم سازی وست در سال 2014 با ساخت فیلم «هفت آیین» دچار تغییر شدیدی شد. این فیلم شبه مستند در مورد سه روزنامه نگار است که درباره یک جریان مذهبی تازه شکل گرفته تحقیق می کنند که اعضای آن اخیرا در یک منطقه محصور در آفریقا دور هم جمع شده اند. این فیلم که رگه های ضعیفی از یک داستان واقعی را در خود دارد خطوط قرمز ترس و وحشت را زیر پا گذاشته و داستان و شخصیت ها را به مکان هایی بسیار تاریک می برد.

 هفت آیین (2014)

اوج داستان فیلم یک مراسم خودکشی از اعضای فرقه مذهبی مذکور را به تصویر می کشد و کارگردان نیز قصد ندارد ذره ای از وحشت ، درد و ترسی که این افراد تجربه می کنند از دید فیلم بردار و صدابردارش پنهان بماند. حتی زمانی که یکی از این روزنامه نگاران به خواهرش که عضو این فرقه است بسته می شود و مجبور است در این مراسم خودکشی دسته جمعی شرکت کند شرایط برای تماشاگران داخلی و بیرونی فیلم بدتر از قبل می شود. این فیلم را باید یکی از بهترین فیلم های ژانر وحشت و البته برترین فیلم تای وست دانست اما وقتی که فیلم را تماشا کنید و درد تماشای آن را تجربه نمایید دیگر به هیچ عنوان حاضر نخواهید بود برای یک بار دیگر نظاره گر آن باشید.

شهیدان (2008)

 شهیدان (2008)

سبک جدیدی از فیلم های ژانر وحشت که با شکنجه فراوان همراه بودند در سال 2004 با فیلم «اره» (Saw) ظهور خود را اعلام کرد اما بدون شک اوج یا حضیض (بسته به این که منتقد یا بیننده فیلم که باشد) این ژانر را می توان فیلم «شهیدان» (Martyrs) در سال 2008 دانست. تماشای محتوای فیلم با توجه به این که شخصیت های اصلی آن از همان ابتدا به شدت غیرقابل تصورترین شکنجه ها را تجربه می کنند (از کتک خوردن بیرحمانه تا زنده پوست کندن) برای یک تماشاگر تنها کار غیر قابل ممکنی به نظر می رسد. اما پشت این همه صحنه دردناک شکنجه و کل روایت داستان یک هدف خاص وجود دارد که تماشای فیلم را ورای صحنه های شکنجه آن برای بیننده دردناک می سازد : جستجوی دانش ممنوعه و چیزی که داشتن آن دانش می تواند به ذهن انسان تحمیل کند. فیلم سعی دارد به این سوال پاسخ دهد که آیا آن چیزی که بعد از مرگ انتظار انسان را می کشد وحشتناک است یا خوشایند و یا اصلا وجود ندارد. تماشای این فیلم بدون شک تجربه ای دردناک خواهد بود.

مگان گم شده است (2011)

 مگان گم شده است (2011)

این ادعا که یک فیلم ترسناک بر اساس یک داستان واقعی ساخته شده معمولا مربوط به فیلم هایی در مورد خانه های نفرین شده یا افراد تسخیر شده به وسیله شیاطین و اجنه مربوط می شود تا با این ادعای ناصواب ، تماشاگران را بیش از پیش به تماشای فیلم ترغیب نمایند. اما این ادعا در مورد فیلم «مگان گم شده است» (Megan is Missing) طوری است که تماشای حتی یک بار آن را برای تماشاگر سخت خواهد کرد. داستان فیلم حول محور یک فیلم کوتاه می چرخد که داستان دزدیده شدن دو دختر نوجوان را روایت می کند و در 20 دقیقه پایانی فیلم متوجه اتفاق واقعی که برای این دو رخ داده می شویم.

صحنه های پایانی فیلم را می توان یک نمونه از مشمئز کننده ترین و دردناک ترین پایان بندی های فیلم های ترسناک مدرن سینما دانست که بدون شک مزه ناخوشایند آن را تا مدت ها در دهان خود حس خواهید کرد. علم به این که دستکم بخشی از اتفاقات داستان در دنیای واقعی رخ داده است نیز بر وخامت اوضاع برای تماشاگر می افزاید. جن گیری و غول های بیرحم داستان های ترسناکی را رقم می زنند اما «مگان گم شده است» وحشت و ترس واقعی را به شما نشان خواهد داد.

مرد حصیری (1973)

 مرد حصیری (1973)

اگر چه نمی خواهیم یک فیلم خوب و موثر اما قدیمی در مورد یک قاتل ماسک دار را نادیده بگیریم اما در دنیای فیلم های ژانر وحشت نمی توان فیلم هایی به ترسناکی فیلمی که نشان می دهد انسان هایی که یک سری قواعد مذهبی خرافاتی و غیرانسانی در ذهن آن ها کاشته شده است قادر به انجام چه اعمال وحشتناکی هستند را پیدا کرد. هیچ فیلمی در طول تاریخ چنین وحشت و ترسی را به اندازه فیلم «مرد حصیری» (The Wicker Man) که پدرخوانده فیلم های ترسناک کم کم سوزانننده تماشاگر به شمار می آید به نمایش نگذاشته است. این فیلم یکی از معدود فیلم های این ژانر است که بارها و بارها شما را از ترس به سقف خواهد چسباند و به هیچ عنوان نیز قصد گول زدن شما را ندارد.

 مرد حصیری (1973)

تقریبا تمام فیلم ، از ابتدا تا پایان ، کمابیش شما را دچار وحشت خواهد کرد اما با جلو رفتن داستان رفته رفته این بار وحشت افزایش یافته و در اواخر فیلم به اوج خود خواهد رسید. این ترس حتی زمانی که نمایش فیلم به پایان می رسد و مشغول تماشا کردن تیتراژ پایانی هستید نیز شما را رها نخواهد کرد و دستکم برای چند روز صحنه های فیلم را با ترس و وحشت در ذهن خود مرور خواهید کرد. اگر چه پایان بندی فیلم را باید یکی از بهترین پایان بندی های فیلم های ژانر وحشت دانست که ارزش بارها و بارها دیدن دوباره را دارد اما تماشای آن برای شما فراتر از غیرممکن خواهد بود.

مه (2007)

 مه (2007)

برخی اوقات پایان ترسناک و تاریک فیلمی در ژانر وحشت تنها چیزی است که تماشای دوباره آن را برای بیننده سخت خواهد کرد اما اگر دنبال غم انگیز ترین پایان برای فیلم های ژانر وحشت می گردید بدون شک صحنه پایانی فیلم «مه» (The Mist) چیزی است که باید دنبال آن باشید. اگر چه ترس و وحشت در تمامی فیلم به تصویر کشیده می شود اما بدون شکل درماندگی عمیق و بیرحمانه را تنها در صحنه پایانی فیلم می توانید شاهد باشید. دیوید پس از گذراندن مدت زمان زیادی از داستان فیلم در یک فروشگاه بزرگ ، همراه با پسر و چند تن از همراهانش موفق می شوند از درون مه غلیظی که هیولاهایی خونخوار در خود دارد خارج شوند و خود را به بیرون از شهر برسانند. اما ناگهان سوخت خودرو تمام شده و آن ها در می یابند که دیگر راه فراری ندارند و باید قبل از این که به دست هیولاها بیفتند جان خود را بگیرند. در ادامه دیوید در می یابد که گلوله کافی برای کشتن تمام سرنشینان خودرو را ندارد.

 مه (2007)

به هر ترتیب وی با گلوله هایی که دارد سرنشینان خودرو را می کشد و آخرین گلوله را نیز در سر پسر نوجوانش ، بیلی ، خالی می کند. بعد از این که متوجه می شود دیگر گلوله ای برای کشتن خودش باقی نمانده ، وارد مه می شود و منتظر می ماند که هیولاها به سراغش بیایند اما ناگهان با نیروهای ارتش مواجه می شود که او را در آغوش می گیرند. دردناک تر از این صحنه چه می تواند باشد؟!! او و پسر دوست داشتنی اش تنها چند لحظه تا نجات برای همیشه فاصله داشتند. با هیچ کلماتی نمی توان دردناک بودن صحنه پایانی فیلم را بیان کرد و هر چند که فیلم ساختار روایی بسیار خوبی دارد اما به سختی می توان بیننده ای را به تماشای دوباره صحنه پایانی فیلم وادار کرد.

روی قبرت تف خواهم کرد (1978)

 روی قبرت تف خواهم کرد (1978)

اگر چه فیلم هایی که بر مبنای فرضیه انتقام ساخته می شوند ناگزیر باید حاوی صحنه هایی از رفتارهای وحشیانه و غیرانسانی باشند اما کمتر فیلمی از این لحاظ می تواند به اندازه فیلم «روی قبرت تف خواهم کرد» (I Spit on Your Grave) مشمئز کننده و نفرت انگیز باشد. فیلم داستان زنی را روایت می کند که بعد از این که توسط دسته ای نامرد مورد تجاوز قرار می گیرد و در جنگل رها می شود که بمیرد از در انتقام برمی آید و بدون این که لحظه ای درنگ کند تمامی این افراد را به سزای اعمالشان می رساند. هر یک از افرادی که در لیست انتقام او قرار دارند مرگ دردناک تر و وحشتناک تری نسبت به نفر قبل از خود دارد.

اما تماشاگران برای این که در ادامه با قهرمان بیرحم داستان همزادپنداری نمایند و اوج خشونت رفتارهای انتقام جویانه و سادیسمی او را درک نمایند مجبور می شوند در ابتدای فیلم صحنه واقع بینانه تجاوز دسته جمعی به او را به تماشا بنشینند. تجاوز جنسی موضوعی است که به تصویر کشیدن آن در فیلم کار بسیار دشوار و ناخوشایندی است اما این صحنه در فیلم چنان واقعیت گرایانه به تصویر کشیده شده است که مرزهای افراط را در می نوردد. حتی کسانی که به دیدن این گونه فیلم ها نیز عادت دارند بدون شک برای تماشای مجدد فیلم مردد خواهند بود.

بازی های خنده دار (1997)

 بازی های خنده دار (1997)

بعضی اوقات اتفاقات بد برای افراد خوب رخ می دهد و هیچ قافیه و دلیل خاصی نیز برای آن وجود ندارد. فیلم «بازی های خنده دار» (Funny Games) داستان مشابهی را روایت می کند. دو جوان بیمار روانی به نام های پیتر و پل ، در خانه خود یک خانواده را تحت شکنجه های روحی و جسمی سختی قرار می دهند. استخوان ها خرد شده و جان افراد گرفته می شود. حتی یک سگ نیز به خیل کشته ها می پیوندد و تمامی این اتفاقات دردناک در حین یک بازی مضحک توسط این دو پسر جوان رخ می دهند. هیچ خصومت و مشکلی بین خانواده کشته شده و دو مردی که آن ها را شکنجه می کنند وجود ندارد.

 بازی های خنده دار (1997)

هیچ انتقامی در کار نیست و در فیلم نیز چیزی در مورد این که این دو پسر از خانواده خود طرد شده اند وجود ندارد. پیتر و پل به یکباره ظاهر می شوند و بعد از انجام شدیدترین شکنجه ها و جنایات روی یک خانواده ، سراغ خانواده بعدی می روند. فیلم «بازی های خنده دار» یکی از فیلم های خوش ساخت ژانر وحشت اما بدون شک یکی از دردناک ترین آن هاست. صحنه های دردناکی که در طول فیلم خواهید دید و لذتی که پیتر و پل از این شکنجه ها می برند و بی معنی بودن تمامی این اعمال شنیع ، تماشای دوباره این فیلم را برای سنگدل ترین افراد نیز مشکل خواهد کرد.

دعوت (2016)

 دعوت (2016)

حتی بدون پایان پیچیده اش ، تماشای دوباره فیلم «دعوت» (The Invitation) ساخته کارین کوساما نیز بسیار سخت خواهد بود. فیلم تعاملات بین تعدادی دوست را در یک خانه زیر ذره بین می برد. فیلم در ساعات اولیه حضور افراد حاضر در این خانه که برای صرف شام کنار هم جمع شده اند به تحلیل رفتارهای عجیب آن ها و تلاش هر کدام برای حفظ چهره بی نقص خود می پردازد و این که هر کدام سعی می کنند برای رفتارهای عجیب خود دلیل موجهی بتراشند. رفته رفته تعاملات اجتماعی فیلم نه تنها شخصیت های اصلی فیلم بلکه تماشاگر را نیز گیج می کند. همزمان فیلم به شیوه ای کنایه آمیز تلاش افراد برای رهایی از غم به ویژه به دنبال از دست دادن عزیزانشان را به زیبایی تصویر می کشد.

 دعوت (2016)

اما علیرغم این پیچیده و شیوه روایی خیره کننده اما خشونت ذاتی ، و نه ظاهری ، فیلم درحدی است که بیننده به سختی می تواند خود را برای تماشای مجدد آن راضی کند. در انتها مشخص می شود که میزبانان این مهمانی که زن و مردی ظاهرا شاد و معمولی هستند برای رهایی از غم و تحت تاثیر آموزه های یک فرقه مذهبی (شاید هم غیرمذهبی) خاص ، قصد دارند ابتدا تمامی مهمانان و سپس خودشان را به قتل برسانند. روی هم رفته ، علی رغم این که فیلم «دعوت» را باید فیلمی بی نقص دانست اما بهتر است بعد از یک بار دیدن دیگر هوس نکنید برای بار دوم به تماشای آن بنشینید.

تب کلبه (2002)

 تب کلبه (2002)

وحشت بدنی اگر به خوبی به تصویر کشیده شود بسیار ناخوشایند و دردناک خواهد بود و الی روث نیز در اولین فیلم خود ، با عنوان «تب کلبه» (Cabin Fever) چنین تجربه ای را به خوبی به تصویر کشید. فیلم داستان گروهی جوان را روایت می کند که برای تعطیلات به یک کلبه متروکه در داخل جنگل می روند و به جای این که توسط یک قاتل تبر به دست یا یک جن ترسناک به قتل برسند ، با ویروسی روبرو می شوند که گوشت بدن آن ها را می خورد. گرفتار در دل جنگل و بدون دسترسی به داروهای مورد نیاز ، این بیماری رفته رفته خود را به ساکنان کلبه غالب کرده و تنها چیزی که باقی می ماند زخم هایی دهان باز کرده ، تاول هایی در حال گندیدن و گوشتی است که از استخوان جدا شده و روی زمین می افتد. حقیقتا تماشای این فیلم دشوار است ، به خصوص در صحنه ای که یکی از شخصیت های فیلم در وان حمام پاهایش را می شوید و همزمان که این کار را می کند پوست پای او کنده می شود. حتی شجاع ترین تماشاگران نیز برای تماشای دوباره فیلم «تب کلبه» ، و حتی بار اول ، نیز با مشکل مواجه خواهند شد.

من شیطان را دیدم (2010)

من شیطان را دیدم (2010)

فیلم «من شیطان را دیدم» (I Saw the Devil) تمامی خصیصه های یک فیلم که بتوان آن را صدها بار دید را دارد. شخصیت ها و داستان آن بسیار جذاب هستند و صحنه های مبارزه و درگیری آن هم چیزی کم از فیلم «جان ویک» ندارد و شخصیت اصلی داستان نیز به خوبی توانسته نقش یک مرد که مهارت های خاصی برای شکار قاتل همسرش دارد را به تصویر بکشد. با پیش رفتن داستان فیلم و شکار کردن او ، رفته رفته از خود می پرسیم که آیا این مرد قهرمان داستان است یا یک شخصیت شرور و منفی دیگر؟!!!

مشکل این است که فیلم «من شیطان را دیدم» فیلمی در مورد غم ، فروپاشی روانی ، انسان خواری و هرزگی های انسان است. این فیلم داستانی ترسناک اما پوچ گرایانه دارد که باید حتما ببینید اما اگر بعد از یک بار تماشای فیلم از شما خواسته شود بار دیگر آن را ببینید مایل به این کار نخواهید بود. هیچ نور ، روشنی و نقطه امیدی در فیلم دیده نمی شود. تنها چیزی که در فیلم وجود دارد مسیر تاریک و ترسناک انتقامی است که شخصیت اول داستان را به تباهی و ویرانی می رساند.

دریاچه مانگو (2008)

دریاچه مانگو (2008)

شاید در بسیاری از صحنه های فیلم «دریاجه مانگو» (Lake Mungo) این احساس را نداشته باشید که در حال تماشای یک فیلم ترسناک هستید. این فیلم با سبکی شبه مستند سعی دارد تاثیر مخربی که مرگ یکی از عزیزان بر روی زندگی اطرافیان در گذر زمان دارد را به تصویر بکشد. در فیلم فاکتورهای فراطبیعی و مواردی از وحشت غیرقابل تحمل نیز وجود دارد اما چنین مفروضاتی به ندرت در زمان حدود یک ساعت و نیم فیلم رخ می دهند. جالب تر این که ای صحنه های ترسناک نیستند که باعث می شوند افراد دیگر تمایلی به تماشای دوباره آن نداشته باشند بلکه داستان فیلم چنین انزجاری را در تماشاگر پدید می آورد. جوئل اندرسون ، کارگردان فیلم ، با ساخت فیلمی شبه مستند بدون استفاده از بازیگران مشهور توانسته در تلاش خود برای صدمه نرساندن به تعلیق باور تماشاگران موفق عمل کند و قابل درک بودن ویرانی عاطفی حانواده پالمر بعد از مرگ دخترشان آلیس را به بهترین و شدیدترین شکل ممکن به تصویر بکشد.

جنبه های فراطبیعی و سوپرنچرال فیلم نیز که در بررسی های عاطفی اندرسون در فیلم مشارکت دارند (روح آلیس تلاش می کند که دریچه هایی که خانواده اش نمی توانند پیدا کنند را با حضور خود در خانه به آن ها نشان دهد) نیز بر شدت این احساس افزوده است. دریاچه مانگو یک فیلم بی نظیر است اما فیلمی که به داستانی بسیار سنگین می پردازد. بدون شک دلیل این که بسیاری از افراد تمایلی به دیدن مجدد این فیلم ندارند را نباید در ترسی که در بیننده ایجاد می کند جستجو کرد بلکه دلیل این امر واقعیت گرایی دردناکی است که بسیاری از افراد آن را در برهه ای از زندگی خود تجربه کرده و با آن آشنایی کامل دارند.

قبرستان حیوانات خانگی (1989)

قبرستان حیوانات خانگی (1989)

فیلم «قبرستان حیوانات خانگی» (Pet Sematary) که از روی کتابی با همین عنوان عجیب نوشته استفن کینگ ساخته شده است یک فیلم سرگرم کننده است که داستان رویارویی خانواده ای که تازه به یک خانه جدید نقل مکان کرده را با قبرستانی مرموز و توهمات دیدن مرده ها را روایت می کند. اگر چه بخشی از فیلم مانند همه فیلم های ژانر وحشت ترس را در بیننده ایجاد خواهد کرد اما جنبه دیگری از فیلم که مربوط به مرگ پسر خانواده در یک حادثه رانندگی است احساس متفاوتی دارد. صحنه مرگ گیج چنان تکان دهنده است که به یک باره مسیر روایی داستان را تغییر می دهد و آن را از یک فیلم ترسناک معمولی به فیلمی وحشتناک در مورد تاثیر غیرقابل باوری که این مرگ بر روی والدین کودک دارد تبدیل می کند.

قبرستان حیوانات خانگی (1989)

پدر او که به شدت در اندوه مرگ فرزندش فرو رفته تصمیم می گیرد با استفاده از قدرت قبرستان مرموزی که در نزدیکی خانه آن ها قرار دارد پسرش را به زندگی بازگرداند هر چند بارها به او هشدار داده می شود که این کار می تواند به خلق یک زامبی خونخوار و قاتل بینجامد. در نهایت وی نقشه خود را عملی می کند و پسرش با اعمالی شرورانه و به شکل زامبی برمی گردد و افراد زیادی را به قتل می رساند. بدون شکل افراد زیادی در هنگام از دست دادن عزیزانشان چنین حس مملو از درماندگی داشته و حاضر بوده اند برای بازگرداندن عزیز خود دست به هر کاری بزنند و همین موضوع تماشای دوباره این فیلم را برای شما دردناک و غیر قابل تحمل خواهد کرد.

مهمانخانه (2005)

 مهمانخانه (2005)

اگر چه همه فیلم «اره» به کارگردانی جیمز وان را طلایه دار سبک جدیدی از ژانر وحشت با محوریت شکنجه آگاهانه و بازی وار می شناسند اما بدون شک این فیلم «مهمانخانه» (Hostel) بود که این سبک را به شکل کنونی درآورد. داستانی که الی روث در این فیلم به تصویر می کشد تماما بر پایه شکنجه و بریدن اعضای بدن قربانیان استوار است. در واقع فیلم داستان یک سازمان مخفی را روایت می کند که با دزدیدن توریست ها در سراسر اروپا آن ها را در قبال مبالغی گزاف در اختیار افراد ثروتمندی قرار دارد که با شکنجه دادن و مثله کردن آن ها سعی دارند لذت برده و امیال شیطانی خود را تطمیع کنند. در حالی که فیلم های مشابهی مانند «اره» و «شهیدان» سعی دارند با به تصویر کشیدن چنین صحنه های ترسناکی ، به ترتیب ، یک داستان پیچیده اما زیرکانه را دنبال کرده یا سوالاتی سنگین در مورد ماهیت و طبیعت انسان را پاسخگو باشند اما فیلم «مهمانخانه» هیچ دلیلی برای شکنجه ها و مثله کردن ها ارائه نمی دهد.

این فیلم سراسر در مورد درد و رنج و شکنجه است و جالب این که روث انتظار دارد تماشاگر از دیدن آن لذت ببرد و صادقانه بگوییم که ممکن است بسیاری همین حس را از تماشای این فیلم داشته باشند. اگر چه جلوه های بصری فیلم فوق العاده بوده و صحنه های شکنجه می تواند الهام بخش بسیاری از اعمال وحشیانه بیماران روانی باشد اما در آخر همه به این نتیجه می رسند که فیلم «مهمانخانه» تماما در مورد تکه تکه کردن انسان هاست و در این زمینه بسیار بهتر از دیگر فیلم های موسوم به سبک شکنجه عمل کرده و همین موضوع باعث شده که دو دنباله دیگر نیز از آن ساخته شود. با این وجود کمتر کسی یافت می شود که ادعا کند این فیلم را دو بار تماشا کرده است.

تست بازیگری (1999)

 تست بازیگری (1999)

تاکاشی میکه ، کارگردان سرشناس اما بدنام! ژاپنی امسال صدمین فیلم خود را ساخت و به زودی فیلم دیگری از او نیز اکران خواهد شد. او می تواند 100 فیلم دیگر نیز بسازد اما بدون شک هیچ کدام از آن ها بر شهرتی که وی به خاطر ساخت فیلم «تست بازیگری» (Audition) در سال 1999 ساخت نخواهد افزود. این فیلم داستان یک کارگردان را روایت می کند که اخیرا همسر خود را از دست داده و با ترغیب پسرش و از طریق یک تست بازیگری ساختگی با یک زن جوان به نام آسامی رابطه برقرار می کند. با بالا گرفتن رابطه عاطفی بین این دو ، کم کم بیننده و شخصیت اصلی داستان متوجه می شوند که آن چه آسامی به نمایش می گذارد همه آن چیزی نیست که وی دارد و این شک ها رفته رفته ما را به سمت اوج خشونت داستان می برد؛ صحنه شکنجه مردی که قسمت هایی از بدن او مثله شده و آسامی برای مدتی طولانی او را در داخل یک کیسه نگه داشته است.

تست بازیگری (1999)

بعد از تماشای این صحنه دیگر تصور همیشگی تان از پیانو برای همیشه تغییر خواهد کرد. بقیه کارگردانان سعی می کنند تماشاگران را با صحنه های ناگهانی و سریعی حاوی ترس و خشونت دچار وحشت کنند اما میکه دقیقا عکس این روند را در پیش می گیرد و وحشت را در مدت زمان بیشتری با صحنه های طولانی شکنجه و به روشی ساده به بیننده منتقل می کند : آسامی پای معشوق خود را با سیم پیانو در یک فرآیند طولانی قطع می کند. فیلم «تست بازیگری» یک شاهکار بوده و در این موضوع شکی نیست. فیلم های دیگر تاکاشی میکه نیز مانند «ایچی قاتل» (Ichi the Killer) و «13 آدمکش» (13 Assassins) نیز از اعتبار و جذابیت خاصی برخوردارند اما هیچ کدام از آن ها به پای «تست بازیگری» نخواهند رسید به خصوص در صحنه های پایانی فیلم که ممکن است شما را مجبور کند رویتان را از صفحه تلویزیون برگردانید. اگر چه تماشای این فیلم خالی از لطف نیست اما بدون شک تماشای دوباره آن به خصوص بعد از دیدن صحنه های پایانی کاری در حد غیرممکن خواهد بود.

سرزمین مرزی (2007)

این فیلم ها ترسناک و واقعی هستند

Borderland

«رایدر استرانگ» و «شان آستین» در فیلم «سرزمین مرزی» نقش آفرینی می کنند ، فیلمی که به داستان سه دوست می پردازد که برای جشن گرفتن فارغ التحصیلی از دانشگاه به مکزیک می روند ، اما به فرقه ای برخورد می کنند که فداکاری های انسانی انجام می دهند. این فیلم بر اساس زندگی «آدولفو کنستانزو» ، یک قاتل سریالی متولد آمریکا و رهبر فرقه است که در بزرگسالی به مکزیکو سیتی نقل مکان کرد و در آنجا با دوستانی آشنا شد که پیروان آینده او شدند.

بیوگرافی

پیج اینستاگرام نم نمک

این مطلب مفید بود؟
(11 رای)
83.6%

نظر دادن